loading...
مدیریت
typ بازدید : 16 پنجشنبه 10 آذر 1401 نظرات (0)

بازاریابی شبکه ای یک مدل کسب و کار است که به فروش فرد به فرد توسط نمایندگان مستقل که اغلب در خانه کار می کنند.

یک تجارت بازاریابی شبکه ای ممکن است از شما بخواهد که شبکه ای از شرکای تجاری یا فروشندگان ایجاد کنید تا مشتری یابی وقطعی کردن فروش کمک کنند.

انواع بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای را می توان به سه دسته اساسی تقسیم کرد.

 این دسته‌بندی‌ها از این جهت مشابه هستند که از افراد می‌خواهند از شبکه‌های شخصی خود برای اداره کسب‌وکار خود استفاده کنند.

 از طریق این شبکه ها، افراد اقدام به فروش می کنند یا دیگران را برای فروش محصولات استخدام می کنند.

بازاریابی شبکه ای، اگرچه مشابه است، اما نباید آن را با اینفلوئنسر مارکتینگ اشتباه گرفت.

بازاریابی مستقیم

این سیستم بازاریابی تک لایه ای از یک فرد می خواهد که در برنامه ای برای فروش یک محصول یا خدمات ثبت نام کند.

 افرادی که در این برنامه ها ثبت نام می کنند نیازی به جذب توزیع کنندگان دیگر ندارند و فقط از طریق فروش مستقیمی که انجام می دهند حقوق دریافت می کنند.

بازاریابی مستقیم، فوری ترین شکل فروش است.

محصولی را که دوست دارید پیدا کنید و از دوستان و خانواده خود بخواهید آن را خریداری کنند.

چند شرکت برتر که در این نوع بازاریابی شبکه ای دخیل هستند، لوازم آرایشی مری کی، لوازم آرایشی Avon و لوازم آشپزخانه Pampered Chef هستند.

بازاریابی پورسانتی

جنبه جدیدتر بازاریابی شبکه ای استفاده از برنامه های بازاریابی پورسانتی آنلاین است. صاحبان وب سایت و وبلاگ نویسان پیوندهایی را به محصولات خاص در پلتفرم های خود ادغام می کنند. هنگامی که مردم بر روی آن پیوندها کلیک می کنند و محصولات را خریداری می کنند، به صاحب وب سایت یک هزینه ارجاع پاداش داده می شود. این به مشتریان امکان دسترسی به یک سایت قابل اعتماد را می دهد که در آن می توانند بلافاصله محصولات در حال تبلیغ را خریداری کنند. بلافاصله محصولات در حال تبلیغ را خریداری کنند.

برنامه وابسته آمازون یکی از شناخته شده ترین برنامه ها است، اما Partnerize و Google Affiliate Network نیز گزینه هایی هستند. اینها هزاران برنامه وابسته هستند که هم برای برندها و هم برای افراد خاص می توانند از آنها استفاده کنند.

بازاریابی چند سطحی

بازاریابی چند سطحی (MLM) یک شبکه بازاریابی مبتنی بر توزیع است که شامل فروش مستقیم و خط پایین توزیع کنندگان است.

این مشاغل خانگی به دلیل شباهتشان به طرح های هرمی، مطبوعات بد زیادی را دریافت می کنند.

در واقعیت، آنها یک تفاوت اساسی دارند.

  در جایی که طرح‌های هرمی از مردم می‌خواهند در وعده‌های دروغین ثروت سرمایه‌گذاری کنند، سازمان‌های MLM محصولات یا خدمات واقعی را می‌فروشند که توزیع‌کنندگان به آن اعتقاد دارند.

تاریخچه شرکت های بازاریابی شبکه ای

در طول انقلاب صنعتی 1800، تعداد زیادی از محصولات جدید اختراع شد که باید به مصرف کنندگان فروخته می شد. این محصولات اغلب پیچیده بودند و نیاز به توضیح برای خریداران بالقوه داشتند. بازاریابی شبکه ای پس از جنگ جهانی دوم در دهه 1940 با شرکت ویتامین کالیفرنیا (در سال 1939 به Nutrilite تغییر نام داد) و شرکت عطر کالیفرنیا (اکنون ایوان) شروع به رشد کرد. محصولات تولید شده توسط شرکت ویتامین کالیفرنیا آنقدر تقاضا داشت که بنیانگذار کارل رنبورگ شروع به استخدام توزیع کنندگان مستقل برای افزایش تعداد فروشندگان کرد. به این توزیع کنندگان مستقل دستور داده شد که توزیع کنندگان جدیدی را در حلقه های دوستان، آشنایان و مشتریان خود بیابند. به نمایندگان از فروش توزیع کنندگانی که شخصاً استخدام کرده بودند، حقوق پرداخت می شد.

مزایای بازاریابی شبکه ای

مطلقاً هیچ محدودیتی در اندازه ساختار بازاریابی شبکه ای وجود ندارد.

 این به این دلیل اتفاق می‌افتد که شرکت‌ها می‌توانند با افراد بی‌شماری ارتباط برقرار کنند تا توزیع‌کننده شوند.

علاوه بر این، توزیع‌کنندگان می‌توانند با سایر توزیع‌کنندگان فرعی هماهنگ شوند تا فروش شرکت را گسترش دهند.

با توجه به شبکه توزیع قابل اعتماد و قوی که مشتریان را مستقیماً درگیر می کند، شرکت ها برای بازاریابی کالاهای خود نیازی به تکیه بر تبلیغات ندارند.

ساختار توزیع کنندگان نیز حاشیه سود خرده فروشان را که شرکت ها به عنوان هزینه در نظر می گیرند کاهش می دهد.

این حاشیه ها به توزیع کنندگان منتقل می شود و شرکت ها مجبور نیستند بار آنها را تحمل کنند.

مزیت دیگر این است که شرکت ها نیازی به صرف هزینه زیادی برای ذخیره سازی و توزیع ندارند.

این به این دلیل است که خود توزیع کنندگان این هزینه ها را متقبل می شوند.

در نهایت، این ساختار به توزیع کنندگان اجازه می دهد تا از معاملات خود با شرکت درآمد نامحدودی کسب کنند.

 آنها می توانند از سود خود و همچنین کمیسیون درآمد کسب کند

معایب بازاریابی شبکه ای

از آنجایی که تولیدکنندگان برای تعیین تقاضای مصرف کننده به توزیع کنندگان وابسته هستند، پیش بینی اهداف تولید می تواند دشوار باشد.

ممکن است در نهایت محصولات خود را کم یا بیش از حد ذخیره کنند.

در این شکل از تجارت، اساساً این توزیع کنندگان هستند که تحویل کالا به مشتریان نهایی را تسهیل می کنند.

تولیدکنندگان نقش محدودی در این زمینه دارند.

در نتیجه، ممکن است کنترل توزیع و فروش برای آنها مشکل باشد.

فروشندگان در بازاریابی شبکه (که به نام بازاریابی مستقیم یا بازاریابی چندسطحی معروف هستند), فروشندگان به عنوان پیمانکاران مستقل در تماس مستقیم با مشتریان نهایی عمل می‌کنند که آن‌ها محصولات (مانند ویتامین‌ها و مواد آرایشی) یا خدمات (مانند بیمه) را ارایه

بازاریابی شبکه ایبه عنوان بازاریابی چند سطحی (MLM) یا فروش مستقیم نیز شناخته می شود. این مدل یک مدل کسب‌وکار را توصیف می‌کند که پیمانکاران مستقل در آن شرکت می‌کنند و کمیسیونی برای محصولات می‌فروشند.

"بازاریابی شبکه ای" برای بسیاری از افراد جذاب است زیرا آنها می توانند رئیس خود باشند، ساعات کاری خود را تعیین کنند و برای موفقیت خود تلاش کنند.

هشتاد و نه درصد از بازاریابان شبکه ای به صورت پاره وقت کار می کنند.

در سال 2016 حدود 20.5 میلیون نفر در ایالات متحده در "بازاریابی شبکه ای" با بیش از 35 میلیارد دلار خرده فروشی مشغول بودند.

تقریباً ¾ بازاریابان شبکه ای زن هستند. برخی از بهترین شرکت های شناخته شده در آمریکا، از جمله Avon، Mary Kay Cosmetics و Tupperware، از مدل کسب و کار "بازاریابی شبکه ای" استفاده می کنند. این شرکت ها انواع کالاها و خدمات از جمله جواهرات، ظروف پخت و پز، مواد غذایی، لوازم آرایشی، لوازم خانگی، انرژی و بیمه را به بازار عرضه می کنند. توزیع کنندگان "بازاریابی شبکه ای" روابط شخصی قوی با مشتریان بالقوه ایجاد می کنند، در درجه اول از طریق گفتگوها و نمایش های رو در رو. بازاریابی شبکه‌ای " یک استراتژی است که شرکت‌های فروش مستقیم از آن برای تشویق توزیع کنندگان موجود خود برای استخدام توزیع کنندگان جدید با پرداخت درصد فروش آن‌ها به توزیع کنندگان موجود استفاده می‌کنند. همه توزیع کنندگان "بازاریابی شبکه ای" نیز از طریق فروش مستقیم محصولات به مشتریان درآمد کسب می کنند.

اصطلاحات مرتبط با بازاریابی شبکه ای

فروش مستقیم: شرکت های بازاریابی شبکه ای محصولات خود را مستقیماً به مشتریان و نه یک کانال توزیع کاملاً تعریف شده به مشتریان خود می فروشند. به شرکت کنندگان وظیفه فروش اقلام داده می شود و به ازای هر فروش که انجام می دهند کمیسیونی به آنها پرداخت می شود.

کارآفرینانی که خوداشتغال هستند (IBO): شرکت کنندگان به عنوان IBO شناخته می شوند زیرا آنها طوری رفتار می کنند که گویی شرکت خود را اداره می کنند.

توزیع کننده: اکثر شرکت های بازاریابی چند سطحی، اعضای خود را به عنوان توزیع کننده به جای فروشندگان معرفی می کنند.

Downline :اعضای جذب‌شده توسط توزیع‌کننده یا نیروهای تازه ثبت‌شده توسط این اعضا, downline را تشکیل می‌دهند.تمام توزیع کنندگان از فروش downline سود می‌برند.

Upline  :همه توزیع کنندگان اسپانسر عضو بالاتر درسلسله مراتب هستند. این مسیر تا رئیس فروش بالا می رود. در فروش انجام شده توسط شرکای downline، همه توزیع کنندگان در upline کمیسیون دریافت می کنند.

نمونه هایی بازاریابی شبکه ای

Tupperware

یکی از شناخته شده ترین سازمان های بازاریابی چند سطحی در جهان است.

این برند، که در سال 1938 در ایالات متحده تأسیس شد،  این شرکت در حوزه محصولات ظروف نگهداری پلاستیکی مواد غذایی کار می کند تنها توسط شرکت هایی با روش های توزیع سنتی مانند نوار اسکاچ یا جاروبرقی هوور برابری می کند.

Avon

این یک شرکت لوازم آرایشی با میلیون ها نماینده فروش و درآمد سالانه 3.63 میلیارد دلار در سال 2020 است.این یکی از بزرگترین شرکت های بازاریابی چند سطحی در جهان است.

شرکت محصولات آون در اوایل سال 2020 توسط Natura & Co، یک شرکت لوازم آرایشی که مالک The Body Shop نیز هست، خریداری شد.

در اوایل سال 2020 توسط Natura & Co، یک شرکت لوازم آرایشی که مالک Body Shop نیز هست، خریداری شد.

Herbalife

این برند یک شرکت بازاریابی چند سطحی است که مکمل های غذایی را می فروشد.

  این شرکت در سال 1980 در کالیفرنیا تأسیس شد و امروزه حدود میلیون ها توزیع کننده مستقل در سراسر جهان دارد.

Amway

Amway بزرگترین شرکت بازاریابی شبکه ای جهان است که در سال 2020 حدود 8.5 میلیارد دلار درآمد دارد.

  از زمان تأسیس در میشیگان در سال 1959، این شرکت به بیش از 3 میلیون نماینده فروش محصولات بهداشتی، زیبایی و مراقبت از خانه در بیش از 100 کشور افزایش یافته است.

برای ترجمه رایگان مقاله به سایت یعقوب روحی مراجعه کنید

typ بازدید : 18 جمعه 15 مهر 1401 نظرات (0)

تعریف بازاریابی عبارت است از اقدام یا کسب و کار تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات، از جمله تحقیقات بازار و تبلیغات. امروزه بازاریابی چیزی است که هر شرکت و سازمانی باید آن را در استراتژی رشد خود پیاده کند. بسیاری از شرکت‌ها از تکنیک‌های بازاریابی برای رسیدن به اهداف خود بدون اینکه متوجه باشند استفاده می‌کنند، زیرا برای تبلیغ خود و افزایش فروش محصول یا خدمات خود تلاش می‌کنند. این روزها بازاریابی یکی از جنبه های کلیدی کسب و کار است.

مردم اغلب دقیقاً نمی دانند بازاریابی چیست و وقتی از آنها پرسیده می شود، آن را فروش یا تبلیغات تعریف می کنند. اگرچه این پاسخ ها اشتباه نیستند، اما تنها بخشی از بازاریابی هستند. بسیاری از جنبه‌های بازاریابی مانند توزیع محصول، تبلیغ، طراحی و ایجاد مطالبی مانند صفحات فرود و محتوای رسانه‌های اجتماعی، بهبود تجربه مشتری، انجام تحقیقات بازار، ایجاد بخش‌های بازار و موارد دیگر وجود دارد.

بازاریابی بسیار گسترده است و تمام استراتژی هایی را در بر می گیرد که به یک شرکت، برند یا فرد کمک می کند تا به اهداف خود دست یابد.

تاریخچه بازاریابی

آیا می دانید بازاریابی در طول زمان چگونه تکامل یافته است؟

چندی پیش، بازاریابی عمدتاً شامل بازاریابی برون‌گرا بود، که به معنای تعقیب مشتریان بالقوه با تبلیغات بود بدون اینکه واقعاً بداند آیا آن شخص به خرید علاقه دارد یا خیر. به لطف تحول دیجیتال و ظهور کانال های ارتباطی جدید، بازاریابی در طول سال ها به شدت تغییر کرده است.

برای درک اینکه چگونه بازاریابی تغییر کرده است، بیایید نگاهی به جدول زمانی بیندازیم که HubSpot نوآوری های این صنعت را به نمایش گذاشته است.

1450-1900: تبلیغات چاپی

1450، گوتنبرگ ماشین چاپ را اختراع کرد. دنیای کتاب و نسخه های انبوه متحول شده است.

1730، مجله به عنوان یک وسیله ارتباطی ظاهر شد.

1741، اولین مجله آمریکایی در فیلادلفیا منتشر شد.

در سال 1839، پوسترها چنان محبوب شدند که قرار دادن آنها در املاک لندن ممنوع شد.

 1920-1949: رسانه های جدید

1922، تبلیغات رادیویی آغاز شد.

در سال 1933، بیش از نیمی از جمعیت ایالات متحده (55.2٪) در خانه خود رادیو دارند.

1941، تبلیغات تلویزیونی آغاز شد. اولین آگهی مربوط به ساعت های Bulova بود و به 4000 خانه که تلویزیون داشتند رسید.

در سال 1946، بیش از 50 درصد از خانه‌های ایالات متحده قبلاً تلفن داشتند.

 1950-1972: بازاریابی متولد می شود و رشد می کند

در سال 1954، برای اولین بار درآمد حاصل از تبلیغات تلویزیونی از درآمد حاصل از تبلیغات رادیویی و مجلات پیشی گرفت.

بازاریابی تلفنی به عنوان وسیله ای برای تماس مستقیم با خریداران رشد می کند.

1972، رسانه های چاپی شروع به کم شدن محبوبیت کردند

 1973-1994: دوران دیجیتال شکوفا شد

1973، مارتین کوپر، محقق موتورولا، اولین تماس را از طریق تلفن همراه انجام داد.

1981، IBM اولین کامپیوتر شخصی خود را راه اندازی کرد.

1984، اپل مکینتاش جدید را معرفی کرد.

1990-1994، پیشرفت های عمده در فناوری 2G، که پایه و اساس انفجار آینده تلویزیون تلفن همراه را می گذارد.

در سال 1994 اولین مورد اسپم تجاری از طریق تجارت الکترونیک تولید شد.

 1995-2020: عصر موتورهای جستجو و رسانه های اجتماعی

1995، Yahoo! و موتورهای جستجو Altavista متولد می شوند.

1995-1997، مفهوم سئو متولد شد.

در سال 1998، گوگل و MSN موتورهای جستجوی جدیدی را راه اندازی کردند.

در سال 1998، مفهوم وبلاگ نویسی مبرنامه شد. تا اواسط سال 2006، در حال حاضر 50 میلیون وبلاگ در سراسر جهان وجود دارد.

2003-2012، عصر بازاریابی درونگرا آغاز می شود.

2003-2004، سه شبکه اجتماعی راه اندازی شد: LinkedIn، MySpace و Facebook.

در سال 2005، اولین ویدیو در یوتیوب منتشر شد

2006، توییتر متولد شد.

در سال 2009، گوگل جستجوهای بلادرنگ را راه اندازی کرد.

در سال 2010، 90 درصد از تمام خانواده های آمریکایی تلفن همراه دارند. اینستاگرام در 10 اکتبر ایجاد می شود.

جوانان 13 تا 24 ساله 13.7 ساعت را در اینترنت سپری می کنند در حالی که 13.6 ساعت تلویزیون تماشا می کنند.

در سال 2011، اسنپ چت ایجاد شد و کاربران جوان بیشتری را به سمت تلفن هایشان سوق داد و به جنون اپلیکیشن رسانه های اجتماعی دامن زد.

در سال 2012، در حال حاضر 54.8 میلیون کاربر تبلت وجود دارد.

در سال 2014، ظهور اینفلوئنسر مارکتینگ آغاز شد. کاربران و برندها به طور یکسان به قدرت کاربران رسانه های اجتماعی با فالوورهای زیاد پی می برند. ابزارهای بازاریابی برای اینستاگرام و سایر پلتفرم ها بسیار زیاد است

در سال 2014، برای اولین بار استفاده از تلفن همراه از دسکتاپ بیشتر شد. کاربران بیشتری شبکه های اجتماعی را بررسی می کنند، ایمیل ها را می خوانند و از طریق تلفن خود خرید می کنند.

در سال‌های 2015 تا 2016، داده‌های بزرگ و اتوماسیون بازاریابی مورد بررسی قرار می‌گیرند و برای تبلیغات برای کاربران قوی‌تر استفاده می‌شوند.

در سال 2018، بازاریابی ویدئویی به رشد خود ادامه می دهد، به خصوص با راه اندازی IGTV توسط اینستاگرام. محتوای ویدیویی دیگر فقط محدود به یوتیوب و فیس بوک نیست.

2019-2020، در طول هزاره ها حرکت کنید! Gen Z تمرکز جدید است و آنها یک برنامه جدید داغ دارند: TikTok.

جالب است که ببینیم بازاریابی در کجا به رشد خود ادامه می دهد. با رویدادهای جدید جهانی، مانند بحران COVID-19 در سال 2020 که باعث شد میلیون‌ها نفر در خانه بمانند، رسانه‌های اجتماعی و روندهای بازاریابی مطمئناً تغییر خواهند کرد، و ما دقیقاً اینجا خواهیم بود تا آنها را دنبال کنیم.

استراتژی بازاریابی

استراتژی بازاریابی یک شرکت باید تمام اهداف خود را در یک برنامه یکپارچه و جامع ترکیب کند. به عبارت دیگر، نباید بر روی یک استراتژی به بهای هزینه های دیگر تمرکز کند.

باید از داده های تحقیقات بازار برای ایجاد استراتژی خود استفاده کند. شرکت باید بر روی ترکیب محصول ایده آل برای رسیدن به پتانسیل سود بهینه تمرکز کند. ترکیب مناسب محصول نیز برای تداوم کسب و کار بسیار مهم است.

اساساً، فروش و بازاریابی در تلاش برای رسیدن به همان چیزی هستند. به عبارت دیگر، آنها در تلاش هستند تا مشتریان و درآمدهای بیشتری را به دست آورند. با این حال، آنها کمی متفاوت به مسائل نگاه می کنند. به زبان ساده؛ بازاریابی بر بازار متمرکز است، در حالی که فروش بر محصول متمرکز است. فروش همچنین بر چگونگی متقاعد کردن مصرف کنندگان برای دوست داشتن و خرید آن متمرکز است. برخی از مدیران فروش با تصویر بالا مخالف هستند و اصرار دارند که فروش پس از فروش محصول ادامه دارد.

بخش های بازاریابی معمولی

بخش های زیادی از بازاریابی وجود دارد. همه شرکت ها برای هر کدام نام یکسانی ندارند. در زیر لیستی از متداول ترین بخش ها آمده است (منبع: London School of Economics):

تبلیغات

تبلیغات شامل ترویج یک ایده یا محصول در بازار با قرار دادن تبلیغات در رسانه است.

مشارکت جامعه

این اصطلاح به معنای کار با جامعه محلی است. این نه تنها برای جایگاه شرکت در سطح محلی و به عنوان راهی برای افزایش وفاداری مشتریان خوب است، بلکه برای روحیه شرکت نیز عالی است.

به عنوان مثال می توان به حمایت از رویدادهای محلی، ریاست جلسات، کار داوطلبانه در مدارس یا مراکز محلی جوانان و تعلق به انجمن های محلی اشاره کرد.

خدمات مشتری

اساساً این شامل ارائه کمک و مشاوره به افرادی است که محصول را خریداری کرده اند. در بسیاری از مشاغل، فروشندگان این خدمات را قبل، حین و بعد از فروش به مشتریان ارائه می دهند.

خدمات خوب به مشتریان، مشتریان راضی ایجاد می کند. به عبارت دیگر، تجربه آنها انتظارات آنها را برآورده می کند یا از آنها فراتر می رود. اگر رقبای شما خدمات مشتری خوبی داشته باشند و شما اینطور نباشید، احتمالاً سهم بازار را به آنها از دست خواهید داد.

بازاریابی مستقیم

این رویکرد شامل ارسال مستقیم پیام شما به مصرف کنندگان از طریق بروشورها، فرم ها، بروشورها، کاتالوگ ها و همچنین تبلیغات خیابانی است.

توزیع

توزیع بخشی از زنجیره مدیریت است. این شامل حمل و نقل یک محصول از انبار به فروشگاه یا سوپرمارکت است.

تحقیقات بازار

تحقیق بازار فرآیند جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات است. این داده ها شرکت را از نحوه واکنش مردم به محصولات فعلی و آینده خود آگاه تر می کند.

صاحبان مشاغل همیشه در حال انجام تحقیقات بازار هستند. وقتی با مشتریان در مورد کسب و کار خود صحبت می کنند، در حال انجام تحقیقات بازار هستند. هر زمان که کسی سعی می کند بفهمد رقبا چه می کند، در حال انجام تحقیقات بازار هستند.

 

تحقیقات بازار خوب می تواند داده های زیادی در مورد محصولات، مشتریان و بازار کسب و کار تولید کند.

برنامه ریزی رسانه ای

برنامه ریزی رسانه ارتباط تنگاتنگی با تبلیغات دارد. این یک استراتژی تبلیغاتی است که ما برای هدف قرار دادن مصرف کنندگان با استفاده از طیف وسیعی از رسانه های اطلاعاتی استفاده می کنیم.

آژانس های تبلیغاتی یا برنامه ریزی رسانه ای معمولاً این نوع کارها را انجام می دهند. آنها بهترین رسانه ها را برای رسیدن به بازار هدف پیدا می کنند.

نمونه هایی از رسانه ها عبارتند از: اینترنت، پوستر، تلویزیون، رادیو، روزنامه ها و مجلات فیزیکی و غیره.

قیمت گذاری محصول

هنگام تعیین قیمت، باید در نظر بگیرید که تولید و تحویل چیزی چقدر هزینه دارد. همچنین باید در نظر بگیرید که رقبا به چه قیمتی آن را می فروشند، کیفیت آن، برند و غیره.

قیمت اکثر محصولات به ندرت برای مدت طولانی ثابت می ماند. هزینه های تولید ممکن است تغییر کند، حقوق ها افزایش یابد، یا رقبا ممکن است به طور ناگهانی تخفیف ارائه دهند یا قیمت های خود را افزایش دهند. شما باید همیشه از هر عاملی که بر قیمت تأثیر می گذارد آگاه باشید.

روابط عمومی

PRSA می گوید: «فرایند ارتباطی استراتژیک که روابط سودمند متقابلی را بین سازمان ها و عموم مردم ایجاد می کند».

حراجی

فروش شامل برنامه ریزی و حمایت از تیم فروش با پیشبرد اهداف فروش است. همچنین شامل تدوین برنامه ای برای چگونگی دستیابی به مشتریان بالقوه و موجود است. هدف فروشندگان هدف قرار دادن آن اهداف است.

بازاریابی یک به یک

بازاریابی یک به یک شامل برقراری ارتباط مستقیم با هر مشتری است. سپس شرکت رویکرد را به سلیقه و ترجیحات هر مشتری تنظیم می کند.

مدیریت برداشت

مدیریت تأثیر فرآیند شکل دادن به برداشت افراد از چیزها، افراد دیگر، مکان ها و رویدادها است.

در بازاریابی و فروش، به این معنی است که مصرف کنندگان محصولات یا خدمات شما را در یک نور خوب درک کنند.

اینترنت و بازاریابی

با ظهور اینترنت و نرم افزارهای مسدودکننده تبلیغات، بازاریابی ورودی به طور فزاینده ای محبوب شده است. این شامل استفاده از محتوایی – خبرنامه‌ها، وبلاگ‌ها، پادکست‌ها، نظرات و غیره – است که کاربران آنلاین آن‌ها را می‌پسندند تا آنها را جذب کنند.

در گذشته پرسنل فروش شرکت متخصص بودند. با این حال، امروزه کارشناسان مصرف کننده هستند.

اصطلاحی که متخصصان بازاریابی اینترنتی همیشه از آن استفاده می کنند «نرخ پرش» است. نرخ پرش به درصد افرادی اطلاق می شود که پس از بازدید از یک صفحه وب سایت را ترک می کنند.

به عبارت دیگر، به جای رفتن به صفحه دیگری در همان سایت، آنها را ترک می کنند - آنها به بیرون پرتاب می شوند. هر چه نرخ پرش کمتر باشد، بهتر است.

بازاریابی جهانی به برنامه ریزی، ایجاد، قرار دادن و ترویج کالاها یا خدمات یک کسب و کار در بازار جهانی اشاره دارد.

آیا یک مهارت تخصصی است. مدیرانی که موفق به اجرای یک استراتژی موثر می شوند، می توانند شرکت خود را به سطح بالاتری برسانند.

در طول دهه‌های 1960 و 1970، بسیاری از شیوه‌های تجاری ژاپنی ظهور کردند که بعداً در سراسر جهان گسترش یافت. در برخی موارد، مهندسی و بازاریابی با هم همپوشانی داشتند. به عنوان مثال، مهندسی Kansei مهندسی است که بر اساس احساسات انسان است. توسعه دهندگان Kansei نه تنها بر روی کارهایی که محصولات می توانند انجام دهند، تمرکز می کنند، بلکه بر روی احساسی که آنها در مصرف کنندگان ایجاد می کنند نیز تمرکز می کنند.

typ بازدید : 26 جمعه 08 مهر 1401 نظرات (0)

اصطلاح رسانه های اجتماعی به یک فناوری مبتنی بر رایانه اشاره دارد که به اشتراک گذاری ایده ها، افکار و اطلاعات را از طریق شبکه ها و جوامع مجازی تسهیل می کند. رسانه های اجتماعی مبتنی بر اینترنت هستند و به کاربران امکان ارتباط الکترونیکی سریع محتوا مانند اطلاعات شخصی، اسناد، فیلم ها و عکس ها را می دهند. کاربران از طریق رایانه، تبلت یا گوشی هوشمند از طریق نرم افزار یا برنامه های مبتنی بر وب با رسانه های اجتماعی درگیر می شوند. در حالی که رسانه های اجتماعی در همه جا در آمریکا و اروپا وجود دارند، کشورهای آسیایی مانند اندونزی در فهرست استفاده از رسانه های اجتماعی پیشرو هستند. 1 تا اکتبر 2021، بیش از 4.5 میلیارد نفر از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند

اقلام کلیدی

رسانه های اجتماعی یک فناوری مبتنی بر رایانه است که اشتراک گذاری ایده ها، افکار و اطلاعات را از طریق ایجاد شبکه ها و جوامع مجازی تسهیل می کند.

بیش از 4.5 میلیارد کاربر شبکه های اجتماعی در سراسر جهان وجود دارد.

بزرگترین شبکه های اجتماعی شامل فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و تیک تاک هستند.

رسانه های اجتماعی معمولا دارای محتوای تولید شده توسط کاربر و پروفایل های شخصی سازی شده هستند.

پیش بینی می شود تا سال 2023 تعداد کاربران رسانه های اجتماعی در ایالات متحده به 257 میلیون نفر افزایش یابد.

درک رسانه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی به عنوان راهی برای تعامل با دوستان و خانواده ایجاد شد، اما بعداً توسط مشاغلی که می خواستند از یک روش ارتباطی جدید محبوب برای دسترسی به مشتریان استفاده کنند، مورد استفاده قرار گرفت. قدرت رسانه های اجتماعی توانایی برقراری ارتباط و به اشتراک گذاری اطلاعات با هر کسی روی زمین یا با بسیاری از مردم به طور همزمان است. بیش از 3.8 میلیارد کاربر شبکه های اجتماعی در سراسر جهان وجود دارد. رسانه‌های اجتماعی حوزه‌ای است که همیشه در حال تغییر و تحول است، با اپلیکیشن‌های جدیدی مانند TikTok و Clubhouse ظاهراً هر سال منتشر می‌شوند و به صفوف شبکه‌های اجتماعی معتبر مانند فیس‌بوک، یوتیوب، توییتر و اینستاگرام می‌پیوندند.

 پیش بینی می شود تا سال 2023 تعداد کاربران رسانه های اجتماعی در ایالات متحده به 257 میلیون نفر افزایش یابد.

به گفته مرکز تحقیقات پیو، کاربران شبکه های اجتماعی معمولا جوان تر هستند. تقریبا 90 درصد از افراد بین 18 تا 29 سال حداقل از یک شکل از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند. علاوه بر این، این کاربران تمایل دارند که تحصیلات بهتری داشته باشند و نسبتاً ثروتمند باشند یا سالانه بیش از 75000 دلار درآمد داشته باشند.

انواع رسانه های اجتماعی

رسانه‌های اجتماعی ممکن است به شکل انواع فعالیت‌های مبتنی بر فناوری باشند. این فعالیت‌ها شامل اشتراک‌گذاری عکس، وبلاگ‌نویسی، بازی‌های اجتماعی، شبکه‌های اجتماعی، اشتراک‌گذاری ویدیو، شبکه‌های تجاری، دنیای مجازی، نقد و بررسی و موارد دیگر است.

حتی دولت ها و سیاستمداران از رسانه های اجتماعی برای تعامل با رای دهندگان و رای دهندگان استفاده می کنند.

برای افراد، رسانه های اجتماعی برای حفظ ارتباط با دوستان و خانواده گسترده استفاده می شود.

برخی از افراد از برنامه های مختلف رسانه های اجتماعی برای شبکه سازی فرصت های شغلی استفاده می کنند، افرادی را در سراسر جهان با علایق مشابه پیدا می کنند و افکار، احساسات، بینش و عواطف خود را به اشتراک می گذارند.

کسانی که به این فعالیت ها می پردازند بخشی از یک شبکه اجتماعی مجازی هستند.

برای مشاغل، رسانه های اجتماعی یک ابزار ضروری است. شرکت‌ها از این پلت‌فرم برای یافتن و تعامل با مشتریان، هدایت فروش از طریق تبلیغات و تبلیغات، سنجش روند مصرف‌کننده و ارائه خدمات یا پشتیبانی به مشتریان استفاده می‌کنند.

نقش رسانه های اجتماعی در کمک به کسب و کارها قابل توجه است.

این ارتباط با مشتریان را تسهیل می کند و امکان ادغام تعاملات اجتماعی در سایت های تجارت الکترونیک را فراهم می کند.

 توانایی آن در جمع آوری اطلاعات به تمرکز بر تلاش های بازاریابی و تحقیقات بازار کمک می کند.

 این به ترویج محصولات و خدمات کمک می کند، زیرا توزیع فروش و کوپن های هدفمند، به موقع و انحصاری را برای مشتریان احتمالی امکان پذیر می کند.

 علاوه بر این، رسانه های اجتماعی می توانند به ایجاد روابط با مشتری از طریق برنامه های وفاداری مرتبط با رسانه های اجتماعی کمک کنند.

مزایای رسانه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی نحوه تعامل همه ما با یکدیگر را به صورت آنلاین تغییر داده است. این توانایی را به ما می دهد تا آنچه را که در جهان اتفاق می افتد در زمان واقعی کشف کنیم، با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم و با دوستان از راه دور در ارتباط باشیم، و به منظور دسترسی به مقادیر بی پایان اطلاعات در نوک انگشتانمان. از بسیاری جهات، رسانه های اجتماعی به بسیاری از افراد کمک کرده است تا زمینه های مشترکی را با دیگران آنلاین پیدا کنند و دنیا را قابل دسترس تر به نظر برساند.

بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو، استفاده از رسانه‌های اجتماعی با داشتن دوستان بیشتر و شبکه‌های شخصی متنوع‌تر، به ویژه در اقتصادهای نوظهور مرتبط است.6 برای بسیاری از نوجوانان، دوستی‌ها می‌تواند به صورت مجازی آغاز شود، به طوری که 57 درصد از نوجوانان با یک دوست آنلاین ملاقات می‌کنند. .7

کسب‌وکارها همچنین از بازاریابی رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند تا مشتریان خود را مستقیماً روی تلفن‌ها و رایانه‌هایشان هدف قرار دهند، به منظور ایجاد پایگاه طرفداران وفادار و ایجاد فرهنگ در پشت برند خود، دنبال‌کنندگانی ایجاد می‌کنند. برخی از شرکت‌ها، مانند Denny's، پرسونای کاملی را در توییتر ایجاد کرده‌اند تا با استفاده از زبان و شخصیت‌های خود به مشتریان جوان‌تر بازاریابی کنند.

نمونه هایی از رسانه های اجتماعی

در حالی که رسانه‌های اجتماعی جنبه مثبت خود را دارند، بسیاری به این پلتفرم اشاره می‌کنند و ویژگی‌های منفی را مطرح می‌کنند و استفاده بیش از حد از آن را به اعتیاد تشبیه می‌کنند. برخی معتقدند که باعث بی توجهی، استرس و حسادت می شود. مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی استفاده سنگین از رسانه های اجتماعی را به افسردگی مرتبط می کند. 9 رسانه های اجتماعی نیز ممکن است مجرای برای اطلاعات گمراه کننده و دروغ باشد.

انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 2016 گزارش‌های کاملاً مستندی از تأثیر توانایی انتشار اطلاعات نادرست از طریق این پلتفرم دارد.10 چنین پدیده‌ای از قدرت رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کند و به هر کسی اجازه می‌دهد با محتوایی که فاقد نظارت یا واقعیت است به مخاطبان میلیون‌ها نفر دست یابد. -چک کردن.

فیس بوک بزرگترین پلتفرم رسانه اجتماعی در جهان است که دارای مزیت آشکاری نسبت به سایر رسانه های اجتماعی است، اگرچه مخاطبانی مشابه با سایر رسانه های اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام دارد. ارقام محبوب ترین وب سایت های رسانه های اجتماعی تا ژانویه 2021 به شرح زیر است:

فیس بوک (2.74 میلیارد کاربر)

یوتیوب (2.29 میلیارد کاربر)

WhatsApp (2 میلیارد کاربر)

فیسبوک مسنجر (1.3 میلیارد کاربر)

اینستاگرام (1.22 میلیارد کاربر)

Whatsapp (1.21 میلیارد کاربر)

TikTok (689 میلیون کاربر)

QQ (617 میلیون کاربر)

Douyin (600 میلیون کاربر)

Sino Weibo (511 میلیون کاربر)11

10 اپلیکیشن برتر رسانه های اجتماعی کدامند؟

10 برنامه برتر رسانه های اجتماعی فیس بوک، یوتیوب، واتس اپ، فیس بوک مسنجر، اینستاگرام، واتساپ، تیک تاک، QQ، Douyin و Sino Weibo هستند.

کاربرد رسانه های اجتماعی چیست؟

رسانه های اجتماعی به افراد این امکان را می دهد که با دوستان و خانواده بزرگ در تماس باشند. برخی از افراد از برنامه‌های مختلف رسانه‌های اجتماعی برای شبکه‌سازی و یافتن فرصت‌های شغلی، ارتباط با افرادی در سراسر جهان با علایق همفکر و به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و بینش‌های خود به صورت آنلاین استفاده می‌کنند.

6 نوع رسانه اجتماعی چیست؟

شش نوع رسانه اجتماعی، اگرچه می‌توان آن‌ها را به طرق مختلف تقسیم کرد، شامل شبکه‌های اجتماعی، نشانک‌گذاری، اخبار اجتماعی، اشتراک‌گذاری رسانه، میکروبلاگینگ و سایت‌های انجمن آنلاین است.

محبوب ترین رسانه اجتماعی چیست؟

محبوب ترین شبکه اجتماعی فیسبوک است.

بازاریابی رسانه های اجتماعی چیست؟

بازاریابی رسانه های اجتماعی استفاده از شبکه های اجتماعی به منظور بازاریابی محصولات یک شرکت است، مانند تبلیغات فیس بوک یا اینستاگرام، استفاده از اینفلوئنسرها یا ایجاد حضور آنلاین برای تعامل با مشتریان.

خط پایین

رسانه‌های اجتماعی جهان را تحت تاثیر خود قرار داده‌اند و بیش از 3.8 میلیارد کاربر را در سراسر جهان جذب کرده‌اند. صرف نظر از اینکه هر پلتفرم شخصاً با شما همخوانی دارد یا نه، راه‌های بی‌پایانی برای کسب‌وکارها وجود دارد که برای مشتریان خود بازاریابی کنند و آنها را برای خرید در نهایت هدف قرار دهند. شبکه های اجتماعی که به ما امکان می دهند با دوستان خود در ارتباط بمانیم، اطلاعات را به راحتی پیدا کنیم و شخصیت خود را به دنیای آنلاین اضافه کنیم.

کاربردهای تجاری رسانه های اجتماعی چیست؟

در تجارت، رسانه های اجتماعی برای بازاریابی محصولات، تبلیغ برندها، ارتباط با مشتریان و ترویج تجارت جدید استفاده می شود. رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان یک پلتفرم ارتباطی، بازخورد مشتریان را ترویج می‌کنند و به اشتراک‌گذاری تجربیات خود با یک شرکت برای مشتریان آسان می‌سازند. کسب و کارها می توانند به سرعت به بازخوردهای مثبت و منفی پاسخ دهند، به مشکلات مشتری رسیدگی کنند و اعتماد مشتری را حفظ یا بازسازی کنند.

از رسانه های اجتماعی نیز برای جمع سپاری استفاده می شود. این روش استفاده از شبکه های اجتماعی برای جمع آوری دانش، کالا یا خدمات است. شرکت ها از جمع سپاری برای دریافت ایده از کارمندان، مشتریان و عموم مردم برای بهبود محصولات یا توسعه محصولات یا خدمات آینده استفاده می کنند.

نمونه هایی از برنامه های کاربردی کسب و کار به کسب و کار (B2B) شامل موارد زیر است:

تجزیه و تحلیل رسانه های اجتماعی این عمل جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها از وبلاگ ها و وب سایت های رسانه های اجتماعی برای کمک به تصمیم گیری های تجاری است.

 رایج ترین استفاده از تجزیه و تحلیل رسانه های اجتماعی، تجزیه و تحلیل احساسات مشتری است.

بازاریابی رسانه های اجتماعی (SMM).

 این برنامه باعث افزایش در معرض دید برند و دسترسی مشتری به شرکت می شود. هدف ایجاد محتوای قانع‌کننده است که کاربران رسانه‌های اجتماعی با شبکه‌های اجتماعی خود به اشتراک بگذارند.

 یکی از اجزای کلیدی SMM بهینه سازی رسانه های اجتماعی (SMO) است. مانند بهینه سازی موتورهای جستجو، SMO یک استراتژی برای جذب بازدیدکنندگان جدید به یک وب سایت است.

پیوندهای رسانه های اجتماعی و دکمه های اشتراک گذاری به محتوا اضافه می شوند و فعالیت ها از طریق به روز رسانی وضعیت، توییت ها و وبلاگ ها تبلیغ می شوند.

بازاریابی اجتماعی ارتباط با مشتری

 CRM اجتماعی یک ابزار قدرتمند تجاری است. به عنوان مثال، یک صفحه فیس بوک به افرادی که برند یک شرکت را می پسندند این امکان را می دهد که صفحه کسب و کار را لایک کنند. این به نوبه خود راه هایی برای برقراری ارتباط، بازاریابی و شبکه ایجاد می کند.

 سایت‌های رسانه‌های اجتماعی به کاربران این امکان را می‌دهند که مکالمات مربوط به یک محصول یا نام تجاری را دنبال کنند تا اطلاعات و بازخورد بازار را در زمان واقعی دریافت کنند.

جذب نیرو

 استخدام اجتماعی به بخش کلیدی استراتژی های جذب کارکنان تبدیل شده است. این یک راه سریع برای دستیابی به بسیاری از نامزدهای بالقوه است، چه جویندگان کار فعال و چه افرادی که تا زمانی که پست استخدام را نگویند، به تغییر شغل فکر نمی کردند.

شبکه های اجتماعی سازمانی کسب‌وکارها همچنین از شبکه‌های اجتماعی سازمانی برای ارتباط افرادی که علایق یا فعالیت‌های مشابهی دارند، استفاده می‌کنند.

= این برنامه ها شامل اینترانت های داخلی و ابزارهای همکاری مانند Yammer، Slack و Microsoft Teams هستند که به کارکنان امکان دسترسی به اطلاعات و قابلیت های ارتباطی را می دهند. از نظر بیرونی، پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی عمومی به سازمان‌ها این امکان را می‌دهند که به مشتریان نزدیک باشند و انجام تحقیقات بازار را آسان کنند.

typ بازدید : 22 جمعه 18 شهریور 1401 نظرات (0)

انگیزه فرآیندی است که رفتارهای هدف مدار را آغاز، هدایت و حفظ می کند. این چیزی است که باعث می شود شما عمل کنید، چه خوردن یک لیوان آب برای کاهش تشنگی یا خواندن کتاب برای کسب دانش.

انگیزش شامل نیروهای بیولوژیکی، عاطفی، اجتماعی و شناختی است که رفتار را فعال می کنند. در استفاده روزمره، اصطلاح "انگیزه" اغلب برای توصیف اینکه چرا یک شخص کاری انجام می دهد استفاده می شود. این نیروی محرکه اعمال انسان است.

انگیزه فقط به عوامل فعال کننده رفتارها اشاره نمی کند. همچنین شامل عواملی است که این اقدامات هدفمند را هدایت و حفظ می کنند (اگرچه چنین انگیزه هایی به ندرت مستقیماً قابل مشاهده هستند). در نتیجه، ما اغلب باید دلایلی را استنباط کنیم که چرا مردم کارهایی را که انجام می دهند بر اساس رفتارهای قابل مشاهده انجام می دهند.

دقیقاً چه چیزی در پشت انگیزه های چرایی عمل ما نهفته است؟ روانشناسان نظریه های مختلفی از انگیزش ارائه کرده اند، از جمله نظریه انگیزش، نظریه غریزه، و نظریه انسان گرایانه (مانند سلسله مراتب نیازهای مزلو). واقعیت این است که نیروهای مختلفی وجود دارند که انگیزه های ما را هدایت و هدایت می کنند

انواع انگیزه

انواع مختلف انگیزه اغلب به صورت بیرونی یا درونی توصیف می شوند:

انگیزه‌های بیرونی انگیزه‌هایی هستند که از خارج از فرد نشأت می‌گیرند و اغلب شامل پاداش‌هایی مانند غنائم، پول، شناسایی اجتماعی یا تمجید می‌شوند.

انگیزه های درونی آنهایی هستند که از درون فرد برمی خیزند، مانند انجام یک جدول کلمات متقاطع پیچیده صرفاً برای رضایت شخصی از حل یک مشکل.

موارد استفاده از انگیزه

کاربردهای مختلفی برای ایجاد انگیزه وجود دارد. این به عنوان یک نیروی هدایت کننده برای همه رفتارهای انسانی عمل می کند، اما درک نحوه عملکرد و عواملی که ممکن است بر آن تأثیر بگذارد می تواند از جهات مختلفی مهم باشد.

درک انگیزه می تواند:

به بهبود کارایی افراد در حین کار برای رسیدن به اهداف کمک کنید

به مردم کمک کنید تا اقدام کنند

افراد را به انجام رفتارهای سلامت محور تشویق کنید

به افراد کمک کنید از رفتارهای ناسالم یا ناسازگار مانند ریسک پذیری و اعتیاد اجتناب کنند

به افراد کمک کنید تا کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشند

بهزیستی و شادی کلی را بهبود بخشید

تاثیر انگیزه

هر کسی که تا به حال هدفی داشته است (مثل اینکه بخواهد 20 پوند وزن کم کند یا در یک ماراتن شرکت کند) احتمالاً بلافاصله متوجه می شود که داشتن میل به انجام کاری کافی نیست. دستیابی به چنین هدفی مستلزم توانایی استقامت در برابر موانع و استقامت برای ادامه راه علی رغم مشکلات است.

سه مؤلفه اصلی انگیزه وجود دارد: فعال سازی، پشتکار و شدت

فعال سازی شامل تصمیم برای شروع یک رفتار، مانند ثبت نام در کلاس روانشناسی است.

پافشاری، تلاش مداوم برای رسیدن به هدف است، حتی اگر موانعی وجود داشته باشد. نمونه ای از تداوم، گذراندن دوره های روانشناسی بیشتر به منظور کسب مدرک است، اگرچه نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی در زمان، انرژی و منابع دارد.

شدت را می توان در تمرکز و نیرویی که برای دنبال کردن یک هدف انجام می شود مشاهده کرد. به عنوان مثال، یک دانش آموز ممکن است بدون تلاش زیاد کنار بیاید، در حالی که دانش آموز دیگر به طور منظم مطالعه می کند، در بحث ها شرکت می کند و از فرصت های تحقیقاتی خارج از کلاس استفاده می کند. . دانش آموز اول فاقد شدت است، در حالی که دانش آموز دوم با شدت بیشتری اهداف آموزشی خود را دنبال می کند.

چرا رفتار در شدت آن متفاوت است؟

علم انگیزشی یک علم رفتاری است که به دنبال ایجاد نظریه هایی در مورد اینکه چه چیزی انگیزه انسان را تشکیل می دهد و فرآیندهای انگیزشی چگونه کار می کند.

انگیزه وقتی در دنیای واقعی دیده می‌شود و با علم اندازه‌گیری می‌شود، از طریق رفتار، سطح درگیری، فعال‌سازی عصبی و روان‌شناسی قابل مشاهده و قابل تشخیص می‌شود. برخی نیز گزارش خود را در این فهرست قرار می دهند، اما مطالعات نشان می دهد که گزارش های شخصی منابع اطلاعاتی بسیار غیرقابل اعتمادی هستند (ریو، 2015).

رفتار - اخلاق

بنابراین انگیزه چگونه رفتار می کند؟ با حضور، شدت و کیفیت. انگیزه از طریق ژست ها و حالات چهره، تلاش شدید، بی واسطه بودن (یا همانطور که روانشناسان دوست دارند آن را تأخیر کوتاه بنامند) قابل مشاهده است.

وجود انگیزه را می توان از سطوح پافشاری و قاطعیت در انتخاب یک هدف نسبت به هدف دیگر استنباط کرد که مجموعاً احتمال وقوع بالایی را ایجاد می کند (اتکینسون و برچ، 1970؛ 1978؛ بولز، 1975؛ اکمن و فریسن، 1975). ).

نامزدی

انگیزه را می توان از سطح مشارکت نیز استنباط کرد.

به عنوان مثال، در یک سناریوی کوچینگ یا یک مصاحبه انگیزشی، یک تمرین‌کننده ماهر مشتاقانه و سخاوتمندانه به جریان گفتگو کمک می‌کند (درگیری عاملی)، ابراز علاقه و لذت (درگیری عاطفی)، پردازش عمیق و توجه (درگیری شناختی)، و چنان بر این تلاش ها پافشاری کنید که گویی زمان و دنیای بیرون وجود ندارد (درگیری رفتاری). و بله، برای بسیاری از ما، اغلب چنین مکالماتی نداریم.

سایکوفیزیولوژی

پنج بیان روانشناختی انگیزه وجود دارد:

عبارات روانی فیزیولوژیکی

فعالیت هورمونی مواد شیمیایی موجود در بزاق یا خون، مانند کورتیزول (استرس) یا کاتکول آمین ها (واکنش جنگ یا گریز).

فعالیت قلبی عروقی انقباض و شل شدن قلب و عروق خونی (در پاسخ به یک انگیزه جذاب یا یک کار دشوار/چالش‌آمیز).

فعالیت چشمی رفتار چشم - اندازه مردمک (وسعت فعالیت ذهنی)، پلک زدن چشم (تغییر حالات شناختی)، و حرکات چشم (فکر بازتابی).

فعالیت الکترودرمال تغییرات الکتریکی در سطح پوست (مانند واکنش به یک رویداد مهم یا تهدید کننده).

فعالیت اسکلتی فعالیت ماهیچه ها، مانند حالات صورت (احساس خاص)، حرکات بدنی، یا جابجایی وزن از یک طرف به طرف دیگر در طول یک مکالمه خسته کننده در راهرو (میل به ترک).

فعال سازی مغز

درست مانند تغییرات در رفتار، تعامل، و فیزیولوژی روانی، فعالیت‌های مغزی نشانگر افزایش و سقوط و حفظ حالات انگیزشی است. الگوی متفاوتی از فعالیت عصبی با هر انگیزه و هیجان وجود دارد. به عنوان مثال، هیپوتالاموس در هنگام تشنگی فعال است و زمانی که احساس انزجار می کنیم، فعالیت جزیره ای افزایش می یابد.

محققان از تجهیزات پیچیده ای مانند الکتروانسفالوگرافی (EEG) و تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) برای مشاهده، تشخیص، نظارت و اندازه گیری فعالیت عصبی مبتنی بر مغز استفاده می کنند.

برای اطلاعات بیشتر در مورد علوم اعصاب انگیزش، به پست وبلاگ ما در علم انگیزش مراجعه کنید.

با کنار هم گذاشتن همه اینها برای پاسخ به این سوال همیشگی که انگیزه چیست، اما مهمتر از همه اینکه انگیزه چیست، ما انگیزه را افزایش و کاهش نیازها، شناخت و احساسات بیان می کنیم که از طریق الگوهای رفتار، سطوح درگیری و فعالیت عصبی و روانی فیزیولوژیکی هدایت می شود. به سوی تحقق نتایج اساسی زندگی

مدل انگیزشی

به طور خلاصه، انگیزه ها تجربیات درونی در قالب نیازها، شناخت ها و عواطف هستند و علل مستقیم و نزدیک کنش انگیزه ای هستند. زمینه های اجتماعی و رویدادهای بیرونی به عنوان پیشایند انگیزه هایی عمل می کنند که باعث یا ایجاد حالت های انگیزشی می شوند. انگیزه‌های ما خود را از طریق رفتار، تعامل، روان‌شناسی، فعال‌سازی مغز و گزارش خود نشان می‌دهند.

مدل زیر چارچوبی را نشان می‌دهد که چگونه روانشناسان انگیزشی فرآیند انگیزش و عناصر آن را مطالعه می‌کنند و سعی می‌کنند پاسخ سؤالاتی را در مورد عوامل ایجاد انگیزه بیابند. همچنین نشان می دهد که چرا مطالعه انگیزه بسیار مرتبط با زندگی افراد است و چگونه انگیزه به طور مثبت به نتایج مهم زندگی مانند موفقیت، عملکرد و رفاه کمک می کند. فرآیند ایجاد انگیزه

انگیزه ما، زمانی که از انگیزه‌های درونی سرچشمه می‌گیرد و به نیازها، شناخت‌ها و احساسات طبقه‌بندی می‌شود، اغلب به‌عنوان فوری و قوی‌تر از انگیزه بیرونی تجربه می‌شود.

با این حال، از آنجایی که ما در خلاء وجود نداریم، این تجربیات درونی نمی توانند بدون درجاتی از تأثیر بیرونی، چه به صورت پیامدها، انگیزه ها، یا سایر اشکال فشار ناشی از بافت اجتماعی محیط ما اتفاق بیفتند. .

نیازهای فیزیولوژیکی و روانی ما را هدایت می‌کنند، شناخت‌هایمان ما را هدایت می‌کنند، و احساسات شدت و انرژی را به سمت اهدافمان می‌آورند. هنگامی که ترکیب شرایط پیشین و انگیزه های درونی همسو می شوند، محیطی آماده برای تعامل ایجاد می کنند که رفتار کنش را به پیش می برد.

هنگامی که این رفتارها به نوبه خود حالت های انگیزشی و عاطفی مثبت تری ایجاد می کنند، رفتار را از طریق یک حلقه بازخورد مثبت تقویت می کنند و احتمال تکرار را افزایش می دهند (ریو، 2015).

بزرگترین دزدی که این دنیا تا به حال تولید کرده است تعلل است و او هنوز آزاد است.

یک مشکل انگیزشی مانند اهمال کاری یا اجتناب را در نظر بگیرید

نیازها، شناخت‌ها، احساسات، محیط‌ها و روابط ما می‌توانند نقش مهمی در به تعویق انداختن یا اجتناب بازی کنند.

همه نیازها یا از کمبود یا نیاز به رشد متولد می شوند. نیازهای فیزیولوژیکی به ویژه نیروی قوی در تعیین رفتار هستند. اگر سلامتی ما به خطر بیفتد، بدن ما به مغز ما سیگنال می‌دهد، و این می‌تواند منجر به اجتناب و به تعویق انداختن کار شود، مثلاً وقتی از گرسنگی، تشنگی یا کمبود خواب رنج می‌بریم.

نیازهای روانشناختی نیز محرک‌های مهم انگیزه‌ها هستند زیرا نشان‌دهنده نیازهای ذاتی برای توسعه احساس استقلال، شایستگی و ارتباط هستند. وقتی سعی می کنیم خود را مجبور به انجام کاری کنیم که با این نیازها در تضاد است، غلبه بر این نیروهای ذاتی دشوار است.

تضاد بین رفتار انتخابی و نیاز به ارضای نیازهای روانی مانند خودمختاری می تواند ناهماهنگی ایجاد کند که می تواند به اجتناب یا به تعویق انداختن منجر شود. در حالی که برآورده شدن نیازهای فیزیولوژیکی در مورد حفظ رفاه است، ارضای نیازهای روانشناختی در مورد شکوفایی و رشد به عنوان یک فرد است (ریو، 2015).

وقتی دیگر قادر به تغییر موقعیتی نیستیم، به چالش کشیده می شویم تا خودمان را تغییر دهیم.

همچنین نیازهای ضمنی وجود دارد که از طریق رشد اجتماعی-عاطفی از محیط ما به دست می آید. آنها از فردی به فرد دیگر متفاوت هستند، زیرا تجربیات ما متفاوت است، و برخلاف نیازهای روانی ذاتی، انگیزه های ضمنی اکتسابی هستند.

ضمنی در اینجا به معنای ناخودآگاه است. این نیازها بدون آگاهی هشیار رخ می دهند و مانند صفت و پایدار هستند. نیازهای ضمنی ما را به سمت پیگیری و دستیابی به مشوق های اجتماعی خاص برمی انگیزد (شولتایس و برونشتاین، 2010).

انگیزه ضمنی یک نیاز روانشناختی است که از نشانه های موقعیتی ناشی می شود که باعث واکنش های عاطفی می شود و سپس رفتار و سبک زندگی افراد را پیش بینی، راهنمایی و توضیح می دهد. آنها را می توان از افکار، احساسات و رفتارهای مشخصه فرد استنباط کرد. چیزی که یک فرد در یک انگیزه ضمنی به آن نیاز دارد تجربه یک الگوی خاص از عاطفه یا عاطفه است.

به عنوان مثال، اگر نیاز کمی به موفقیت داشته باشیم یا اصلاً نیازی به موفقیت نداشته باشیم، ممکن است در حین درگیر شدن در آن کار چالش برانگیز، تأثیرات منفی مانند اضطراب، شرم و خجالت را تجربه کنیم و در نتیجه از آن اجتناب کنیم یا به تعویق بیفتیم. انگیزه های ضمنی رفتار ما را بسیار دقیق تر از انگیزه های آشکار پیش بینی می کنند، که اساساً همان چیزی است که ما در مورد انگیزه های ما به دیگران می گوییم (مک کللند، کوستنر و واینبرگر، 1989).

شناخت ما همچنین می تواند بر تمایل ما به اجتناب یا به تعویق انداختن کار تأثیر بگذارد. شناخت ها سازه های ذهنی مانند اهداف، طرز فکر، انتظارات، باورها و خودپنداره هستند، به چند مورد که بر انگیزه ما تأثیر می گذارند. برای مثال، اگر اهداف متضادی داشته باشیم، ممکن است به احتمال زیاد اجتناب کنیم یا آن را به تعویق بیندازیم.

نگاه خود را به چیزها تغییر دهید و چیزهایی که به آنها نگاه می کنید تغییر می کنند.

عواطف، گرچه ارتباط تنگاتنگی با شناخت ها و نیازهای روانی دارند، به خودی خود می توانند انگیزه یا بی انگیزه کنند. آنها می توانند اهمیت یک رفتار خاص را نشان دهند. ما ممکن است از امکان دستیابی به هدف از طریق مشارکت در رفتار خاص احساس شادی یا غرور کنیم، یا از شکست بترسیم و اجتناب کنیم یا به تعویق بیاندازیم.

محیط ما همچنین می تواند ایده آل و حمایت کننده باشد یا مانعی برای با انگیزه ماندن و دستیابی به اهدافمان باشد (ریو، 2015). ممکن است پر از حواس‌پرتی باشد یا شرایط مطلوبی نداشته باشد که انگیزه پایدار را فراهم کند.

در نهایت، روابط ما در هنگام تغییر می تواند حمایت کننده و توانمند باشد. این را می توان از طریق مفهومی مانند پدیده میکل آنژ توضیح داد، جایی که روابط ما از پتانسیل ما پشتیبانی می کند. آنها همچنین می توانند مانند پدیده بلوبری بی انگیزه باشند، جایی که رابطه بدترین چیزها را در ما نشان می دهد و می تواند به تعویق و اجتناب کمک کند. چرخه انگیزه

انگیزه یک فرآیند پویا است و انگیزه های ما در طول زمان متفاوت است. بالا رفتن و سقوط با تغییر شرایط، و با گذشت زمان، انگیزه ها به جریان مداوم رفتار کمک می کنند. برای پیچیده تر کردن مسائل، ما توسط انگیزه های مختلف در هر مقطع زمانی هدایت می شویم.

یک انگیزه، که معمولاً از نظر موقعیتی مناسب‌تر است، قوی‌ترین است و بر توجه ما تسلط پیدا می‌کند، در حالی که انگیزه‌های دیگر فرعی و نسبتاً خفته خواهند بود. اگرچه معمولاً قوی‌ترین انگیزه بیشترین تأثیر را بر رفتار ما خواهد داشت، با تغییر شرایط، هر انگیزه فرعی می‌تواند غالب شود.

مثال زیر نشان می‌دهد که چگونه انگیزه یک دانش‌آموز برای خواندن در طول زمان از نظر قدرت متفاوت است، در مقایسه با نیاز به معاشرت با دوستان یا خوردن یک میان‌وعده، نسبتاً قوی شروع می‌شود و سپس ضعیف می‌شود (ریو، 2015).

چرخه انگیزه

آگاهی از چگونگی تغییر انگیزه در طول زمان به ویژه در مورد هدف گذاری اهمیت دارد.

هنگامی که مزایای انگیزشی و مبتنی بر عملکرد را در مقابل مضرات افرادی که هدف کوتاه مدتی را اتخاذ می کنند، از هم متمایز می کنیم، مانند خوردن کمتر از 2000 کالری امروز، در مقابل افرادی که یک هدف بلندمدت را اتخاذ می کنند، مانند کاهش وزن 20 پوندی در سال جاری، ما باید قبل از ارائه توصیه، نوع فعالیت آنها را در نظر بگیریم.

اهداف کوتاه‌مدت برای فعالیت‌های غیر جالب بهتر عمل می‌کنند، زیرا با ارائه بازخورد بیشتر در مورد پیشرفت، تعهد را تقویت می‌کنند، که تلاش برای تداوم را بیشتر تقویت می‌کند (ریو، 2015).

انگیزه برای انجام فعالیت های معمول یا خسته کننده را می توان بهبود بخشید. با این حال، با ارائه وضوح اهداف و انتخاب در نحوه انجام یک کار. وضوح و انتخاب می تواند حس تسلط و خودمختاری را تقویت کند، و هر دو، در ترکیب، می توانند انگیزه کلی را افزایش دهند زیرا نیازهای اساسی روانشناختی را برآورده می کنند.

وقتی صحبت از وظایف جالب می شود، یا همانطور که Mihaly Csíkszentmihályi (1990) آنها را فعالیت های خودکار می نامد، اهداف بلند مدت بهتر عمل می کنند زیرا اغلب انعطاف پذیری بیشتر و استقلال بیشتری را در نحوه پیگیری آنها فراهم می کنند. نقاط عطف کوتاه مدت می توانند برای فعالیت های جالب احساس نفوذ کنند. فعالیت‌های اتوتلیک در حال حاضر جذاب هستند، و ما اغلب انگیزه ذاتی برای انجام آن‌ها داریم، زیرا باعث لذت می‌شوند. اما مهمتر از همه، ما انگیزه داریم که آنها را در غیاب پاداش یا انگیزه های خارجی دنبال کنیم.

اتوتلیک کلمه ای است که از دو ریشه یونانی تشکیل شده است: auto (خود) و telos (هدف). یک فعالیت اتوتلیک فعالیتی است که ما به خاطر خودش انجام می دهیم زیرا تجربه آن هدف اصلی است.

همچنین باید در نظر داشته باشیم که انگیزه برای عمل به اهداف، زمانی که هدف در آینده نزدیک استوار باشد، اغلب بیشتر است، در حالی که اهداف دور، تنش فوری ایجاد نمی کنند که ما را به انجام فوری انگیزه می دهد (ریو، 2015). ).

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد انواع انگیزه های موجود، به مقاله ما در مورد انگیزه و آنچه واقعاً رفتار انسان را تحریک می کند، مراجعه کنید.

همچنین می توانید بسیاری از رویکردهای مختلف برای افزایش انگیزه را در فهرست زیر از کتاب های خودیاری منتشر شده در این زمینه بیابید. برخی از آنها بیشتر فلسفی هستند، برخی دیگر بیوگرافی هستند، و برخی تحقیقات اخیر در روانشناسی انگیزش را ارائه می دهند.

نکاتی برای یافتن انگیزه

همه افراد در انگیزه و اراده خود نوساناتی را تجربه می کنند. گاهی اوقات ممکن است احساس کنید که برای رسیدن به اهدافتان مشتاق هستید و برای رسیدن به اهدافتان بسیار انگیزه دارید، در حالی که در برخی مواقع ممکن است نسبت به آنچه می خواهید یا چگونه به آن دست یابید بی حوصله یا نامطمئن باشید.

حتی اگر احساس می‌کنید انگیزه‌تان کم است، قدم‌هایی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید که شما را به جلو نگه می‌دارد. برخی از کارهایی که می توانید انجام دهید عبارتند از:

اهداف خود را طوری تنظیم کنید که روی چیزهایی تمرکز کنید که واقعاً برای شما مهم هستند

اگر در حال مقابله با چیزی هستید که خیلی بزرگ یا خیلی طاقت فرسا است، آن را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید و سعی کنید به اولین قدم به سمت پیشرفت برسید.

اعتماد به نفس خود را بهبود بخشید

آنچه را که در گذشته به دست آورده اید و نقاط قوت شما در کجا نهفته است را به خود یادآوری کنید

اگر چیزهایی وجود دارد که نسبت به آنها احساس ناامنی می کنید، سعی کنید در آن زمینه ها پیشرفت کنید تا احساس مهارت و توانایی بیشتری داشته باشید.

مشکلات بالقوه انگیزه

چند نکته وجود دارد که باید مراقب آنها باشید که ممکن است به انگیزه شما آسیب برساند. این شامل:

رفع سریع یا فکر کردن به همه یا هیچ. اگر نتوانید فوراً چیزی را اصلاح کنید یا نتوانید به یکباره آن را داشته باشید، احساس بی انگیزگی می کنید. به خود یادآوری کنید که رسیدن به اهدافتان زمان می برد.

فکر کردن که یک اندازه برای همه مناسب است. فقط به این دلیل که یک رویکرد یا روش برای شخص دیگری کارآمد است، به این معنی نیست که برای شما کارساز خواهد بود. اگر چیزی به شما در رسیدن به اهدافتان کمک نمی کند یا باعث می شود که احساس بی انگیزگی کنید، به دنبال چیزهایی باشید که برای شما بهتر عمل کنند.

تاریخچه انگیزه

چه چیزهایی واقعاً ما را به انجام دادن انگیزه می‌دهند؟ در طول تاریخ، روانشناسان نظریه های مختلفی را برای توضیح اینکه چه چیزی باعث رفتار انسان می شود، ارائه کرده اند. در زیر برخی از نظریه های اصلی انگیزش آورده شده است.

غرایز

نظریه غریزه انگیزش نشان می دهد که رفتارها توسط غرایز برانگیخته می شوند، که الگوهای ثابت و ذاتی رفتار هستند. چنین غرایز ممکن است شامل غرایز بیولوژیکی باشد که برای بقای یک موجود زنده مهم هستند مانند ترس، پاکیزگی و عشق.

درایوها و نیازها

بسیاری از رفتارهای شما مانند خوردن، آشامیدن و خوابیدن با انگیزه زیست شناسی انجام می شود. شما نیاز بیولوژیکی به غذا، آب و خواب دارید. بنابراین، شما برای خوردن، نوشیدن و خوابیدن انگیزه دارید. تئوری درایو نشان می‌دهد که افراد انگیزه‌های بیولوژیکی اولیه دارند و رفتارها به دلیل نیاز به انجام این انگیزه‌ها برانگیخته می‌شوند.

سطوح برانگیختگی

تئوری برانگیختگی انگیزه نشان می دهد که افراد برای انجام رفتارهایی انگیزه دارند که به آنها کمک می کند سطح بهینه برانگیختگی خود را حفظ کنند. فردی با نیازهای برانگیختگی پایین ممکن است فعالیت های آرامش بخش مانند خواندن کتاب را دنبال کند، در حالی که افرادی که نیازهای برانگیختگی بالایی دارند ممکن است انگیزه درگیر شدن در رفتارهای هیجان انگیز و هیجان انگیز مانند مسابقه موتور سیکلت.

typ بازدید : 31 چهارشنبه 12 مرداد 1401 نظرات (0)

سبز شویی فرآیند انتقال یک تصور نادرست یا ارائه اطلاعات گمراه کننده در مورد اینکه چگونه محصولات یک شرکت از نظر محیطی سالم تر هستند، است. سبز شویی یک ادعای بی اساس برای فریب مصرف کنندگان به این باور است که محصولات یک شرکت سازگار با محیط زیست هستند.

به عنوان مثال، شرکت هایی که در رفتار سبز شویی دخیل هستند ممکن است ادعا کنند که محصولات آنها از مواد بازیافتی است یا مزایای صرفه جویی در انرژی دارند. اگرچه برخی از ادعاهای زیست محیطی ممکن است تا حدی درست باشد، شرکت‌هایی که در سبز شویی فعالیت می‌کنند معمولاً در تلاش برای گمراه کردن مصرف‌کنندگان، ادعاها یا مزایای خود را اغراق می‌کنند سبز شویی بازی با اصطلاح سفید شویی است که به معنای استفاده از اطلاعات گمراه کننده برای پنهان کردن رفتار بد است.

نمونه هایی از سبز شویی

کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده (FTC) چندین نمونه از سبز شویی را در وب سایت خود ارائه می دهد که دستورالعمل های داوطلبانه خود را برای ادعاهای بازاریابی سبز فریبنده توضیح می دهد. در زیر فهرستی حاوی نمونه‌هایی از ادعاهای غیرمستند است که می‌توان آن‌ها را گرین‌شویی در نظر گرفت.

یک بسته پلاستیکی حاوی یک پرده حمام جدید دارای برچسب "قابل بازیافت" است. مشخص نیست که بسته یا پرده حمام قابل بازیافت است یا خیر. در هر صورت، اگر بخشی از بسته یا محتویات آن، به جز اجزای جزئی، قابل بازیافت نباشد، برچسب فریبنده است.

یک قالیچه دارای برچسب "50٪ محتوای بازیافتی بیشتر از قبل" است. تولید کننده محتوای بازیافتی را از 2% به 3% افزایش داد. اگرچه این پیام از نظر فنی درست است، اما این تصور نادرست را منتقل می کند که فرش حاوی مقدار قابل توجهی الیاف بازیافتی است.

کیسه زباله دارای برچسب "قابل بازیافت" است. کیسه‌های زباله معمولاً از زباله‌های دیگر در محل دفن زباله یا زباله‌سوز جدا نمی‌شوند، بنابراین بعید است که دوباره برای هر هدفی مورد استفاده قرار گیرند. این ادعا فریبنده است زیرا در جایی که هیچ منفعت معناداری وجود ندارد، یک مزیت زیست محیطی را ادعا می کند.

چگونه سبز شویی به شهرت یک برند آسیب می رساند

سبز شویی طی 20 سال گذشته تغییر کرده است، اما مطمئناً هنوز هم وجود دارد. از آنجا که جهان به طور فزاینده‌ای به دنبال فعالیت‌های سبزتر است, شرکت‌ها با هجوم قضایی برای گمراه کردن ادعاهای محیطی مواجه هستند. به عنوان مثال، اتحاد برای پایان دادن به زباله های پلاستیکی (AEPW) یک سازمان غیرانتفاعی مستقر در سنگاپور که توسط شرکت های بزرگ نفتی و شیمیایی مانند شل، اکسون موبیل و داو حمایت می شود - ادعا می کند که 1.5 میلیارد دلار برای پاکسازی زباله های پلاستیکی در کشورهای در حال توسعه هزینه می کند. علیرغم این هدف فرضی، AEPW نه تنها به وعده خود مبنی بر پاکسازی رودخانه گنگ در هند عمل نکرد، بلکه سازمان‌های عضو آن با برنامه‌هایی برای تولید پلاستیک بیشتر پیش رفتند.

تفاوت بین بازاریابی سبز و سبز شویی

مرز باریکی بین بازاریابی سبز و سبز شویی وجود دارد. برخلاف سبز شویی، بازاریابی سبز زمانی است که شرکت ها محصولات یا خدمات را بر اساس نکات مثبت محیطی قانونی می فروشند.

بازاریابی سبز عموماً عملی، صادقانه و شفاف است و به این معنی است که یک محصول یا خدمات دارای معیارهای زیر است:

به روشی پایدار تولید شده است

عاری از مواد سمی یا مواد مخرب لایه ازن

قابل بازیافت یا تولید شده از مواد بازیافتی

ساخته شده از مواد تجدید پذیر (مانند بامبو)

از مواد برداشت‌شده از یک منطقه حفاظت‌شده ساخته نشده است، یا بر روی گونه‌های در معرض خطر یا در معرض انقراض تأثیر منفی می‌گذارد، با نیروی کار برده یا کارگرانی که حقوق مناسبی دریافت نمی‌کنند، ساخته نشده‌اند، از بسته‌بندی بیش از حد استفاده نمی‌کنند، طراحی‌شده برای تعمیر به جای یکبار مصرف زمانی که یک سازمان استانداردهای شیوه های تجاری پایدار را رعایت نمی کند، بازاریابی در عمل به سبزشویی تبدیل شود. «دوستانه محیط زیست»، «ارگانیک»، «طبیعی» و «سبز» تنها برخی از برچسب‌های پرکاربرد هستند که می‌توانند برای مصرف‌کنندگان گیج‌کننده و گمراه‌کننده باشند.

اگر می‌خواهید روی لوگوی خود مقداری چمن بکوبید، با مشتریان در مورد رویه‌های شرکت خود شفاف باشید و اطلاعاتی را که به راحتی از ادعاهای خود پشتیبانی می‌کنید در دسترس داشته باشید.

typ بازدید : 32 جمعه 07 مرداد 1401 نظرات (0)

مردم اغلب در مورد تمایل به بهبود برند شخصی خود صحبت می کنند. شما بدون شک می دانید که برند تجاری چیست – هر زمان که در مورد بازاریابی تأثیرگذار بحث می کنیم، ما مرتباً به برندها اشاره می کنیم. اما احتمالاً خودتان زیاد به داشتن یک برند فکر نمی کنید. ایده "برندسازی شخصی" برای اکثر مردم غیرعادی است.

اما در این عصر آنلاین، که چیزهای خوب و بد، برای همیشه در اینترنت باقی می‌مانند، برندسازی شخصی را می‌توان مهم‌تر از همیشه در نظر گرفت. آیا تا به حال نام خود را در گوگل جستجو کرده اید؟ بدیهی است که ممکن است متوجه شوید که دیگران نام شما را به اشتراک می گذارند.

قالب برای برندسازی شخصی چگونه است؟

ما در ادامه این مقاله قصد داریم چند نمونه از برندسازی شخصی را به شما ارائه دهیم، اما در حال حاضر، بیایید اصول اولیه برندسازی شخصی را پوشش دهیم:

  1. 1. توسعه یک پلت فرم

شما نمی توانید برند شخصی خود را بدون پلتفرم تبلیغ کنید. نحوه نشان دادن خود به شما بستگی دارد. ممکن است به وب‌سایتی نیاز داشته باشید که شامل نام شما، حساب‌های رسانه‌های اجتماعی باشد که در آن بتوانید با طرفداران تعامل داشته باشید، و راه‌حل‌های دیگری که برای بازاریابی خود استفاده می‌کنید.

  1. 2. تمرکز بر نقاط قوت و ارزش

مانند بازاریابی یک کسب و کار، بازاریابی خود با درک نقاط قوت شخصی شما آغاز می شود. به این فکر کنید که چه چیزی شما را با میلیون ها نفر دیگر در این دنیای بزرگ متفاوت می کند.

  1. 3. مرجع شدن

وقتی نقاط قوت و ارزش خود را فهمیدید، آنها را کامل کنید. بیشتر بیاموزید، رشد کنید و جذب کنید تا بتوانید دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. اقتدار خود را از طریق ویدئوها، پست های وبلاگ و رسانه های اجتماعی – چه آنلاین و چه آفلاین – نشان دهید.

  1. 4. اولویت های خود را تعیین کنید

هدف از برندسازی این است که شما را به سمت یک هدف تعیین شده سوق دهد. در مورد برندسازی کسب و کار، این هدف معمولاً ایجاد پیروان وفادار مشتریان، فروش بیشتر و افزایش سود است. وقتی می خواهید از خود بپرسید "برندسازی شخصی چیست؟" باید به اهداف و جاه طلبی هایی که می خواهید برسید فکر کنید. تعیین اولویت ها، اقدامات و تصمیمات شما را در هنگام ساختن برندتان هدایت می کند.

  1. 5. خود بودن

می دانیم که این چیزی شبیه چیزی است که در یک پوستر انگیزشی مشاهده می کنید، اما یکی از مهم ترین عناصر برندسازی شخصی این است که شما باید «خودتان باشید». در زمینه های دیگر برندسازی، ممکن است بررسی کنید که افراد دیگر برای الهام گرفتن چه می کنند. با این حال، در برندسازی شخصی، مجبور نیستید از جمعیت پیروی کنید. در واقع، هر چه بیشتر به منحصر به فرد بودن خود توجه کنید، احتمالاً موفق تر خواهید بود.

پس از کمی تحقیق و طوفان فکری، باید آماده طراحی شخصیت خود برای برند خود باشید. مانند شخصیت های تجاری، شخصیت برند شخصی شما به شما کمک می کند تا عناصر منحصر به فرد برند خود را درک کرده و حتی بازاریابی کنید. شما می توانید شخصیت خود را با استفاده از:

شناسایی شخصیت خود: جذابیت عاطفی در محیط امروزی اهمیت دارد. دریابید که شخصیت شما چیست و مردم چگونه می توانند از نظر عاطفی با شما ارتباط برقرار کنند. شاید حس شوخ طبعی بدی دارید، فوق العاده سازماندهی شده اید یا حس جذابی از اراده دارید.

توصیف خودت: تو کی هستی؟ پاسخ به این سوال می تواند بسیار سخت تر از آن چیزی باشد که فکر می کنید. با این حال، وقتی نوبت به ساختن برند شخصی شما می رسد، باید از خود بپرسید که چه کار می کنید و چرا مردم شما را دوست دارند.

شناسایی ارزش خود: در نهایت، چه چیزی می توانید به مردم بدهید که دیگران نمی توانند؟ چه چیزی شما را این قدر خاص می کند؟ باید چیزی در شما وجود داشته باشد که شما را از جمعیت متمایز کند.

نمونه های برندسازی شخصی برای یادگیری از…

پیدا کردن تعریف برند شخصی خود به معنای یافتن پلتفرم، فرصت و مزیتی است که برای متمایز کردن خود در جایگاه خود به آن نیاز دارید. در حالی که نکات و بهترین روش‌های مختلف برندسازی شخصی وجود دارد، زمانی که می‌خواهید کمی الهام بگیرید، شکست دادن برخی از نمونه‌های معتبر برندسازی شخصی دشوار است.

typ بازدید : 30 پنجشنبه 16 تیر 1401 نظرات (0)

سرنخ فروش شرکت یا فردی است که پتانسیل تبدیل شدن به یک مصرف کننده پولی را دارد. سرنخ ها در اولین مرحله تبدیل شدن به مشتری بالقوه هستند.

سرنخ ها افرادی هستند که با انجام نوعی عمل، مانند کلیک کردن بر روی پیوند یا پر کردن یک فرم، به کالاها یا خدمات ابراز علاقه کرده اند.

برای تبدیل یک سرنخ به مشتری، یک شرکت باید با سرنخ تماس بگیرد، اطلاعاتی در مورد محصول ارائه دهد و فروش را ببندد. ایجاد سرنخ ها و سرمایه گذاری کارآمد از منافع آنها بخش مهمی از فرآیند فروش یک شرکت است.

چرا سرنخ فروش مهم است؟

اکنون می‌دانید که سرنخ فروش یا لید چیست، سؤال بعدی این است که چقدر برای کسب‌وکار من مهم است. پاسخ این است: بسیار. شما همیشه نیاز دارید که سرنخ های خود را به سمت شما بیاورید تا اینکه کورکورانه به آنها دسترسی پیدا کنید. این همان کاری است که بسیاری از کسب و کارها هنگام راه اندازی اشتباه می کنند.

آنها تصمیم می گیرند اطلاعات تماس را بخرند و بدون هیچ بینشی با این سرنخ ها تماس بگیرند. اما اینها سرنخ های شما نیستند. آنها فقط شماره تلفن های تصادفی هستند.

یک مخاطب تنها زمانی به یک رهبر تبدیل می شود که به کسب و کار شما ابراز علاقه کند.

این ممکن است از طریق تلفن یا ایمیل با شما تماس بگیرند یا با حضور آنلاین شما مانند وب سایت یا ابزارهای رسانه اجتماعی ارتباط برقرار کنند.

البته، گسترش سرما همچنان کار می کند. اما حتی پس از آن، فروشندگان قبل از اینکه آنها را به عنوان پیشرو طبقه بندی کنند، تحقیقات کاملی انجام می دهند.

اما، وقتی سرنخ فروش دارید که به میل خود به شما می رسد، برای شما آسان است که بفهمید آنها چه می خواهند.

اگر ابزار مناسبی دارید، می‌توانید آنها را در حالی که به سمت پایین قیف فروش شما حرکت می‌کنند، ردیابی کنید. صفحاتی که بازدید می کنند، ایمیل هایی که ارسال می کنند و مکالماتی که با شما دارند را ببینید. و شما قادر خواهید بود نقاط درد آنها را میخکوب کنید و در نهایت آنها را به مشتری خود تبدیل کنید.

به یاد داشته باشید، سرنخ فروش اولین گام برای جذب مشتری است.

چگونه می توانید سرنخ پیدا کنید؟

روش‌های مؤثر بسیاری وجود دارد که یک شرکت می‌تواند برای یافتن و تولید سرنخ‌های فروش از آن استفاده کند. با توسعه فناوری و تکامل جامعه، بهترین تاکتیک ها برای تولید سرنخ نیز تغییر کرده است. در اینجا پیشنهادات ما برای برخی از بهترین راه ها برای یافتن سرنخ وجود دارد:

سایت اینترنتی

اساسی ترین ابزاری که برای تولید سرنخ نیاز دارید، وب سایتی است که به طور موثر کالاها یا خدمات شما را معرفی کند.

این وب سایت صفحه فرود خواهد بود که سایر روش های تولید سرنخ به آن هدایت می شوند. وب سایت باید محصول شرکت را به گونه ای ارائه کند که برای طیف وسیعی از مشتریان جذاب باشد. وب سایت همچنین باید از بازدیدکنندگان درخواست کند که اطلاعات تماس خود را به محض ورود به صفحه اصلی وارد کنند.

برای جذب بازدیدکنندگان به وب سایت، باید با استفاده از روش های بهینه سازی موتور جستجو، مطمئن شوید که صفحه وب شما در صفحات نتایج موتورهای جستجو ظاهر می شود.

تولید سرنخ وب سایت اغلب به شکل یک گرافیک پاپ آپ است که از بازدیدکننده استقبال می کند و از آنها می خواهد آدرس ایمیل خود را در یک فیلد تایپ کنند.

هنگامی که آدرس ایمیل بازدیدکننده را داشتید، می توانید یک ایمیل تکمیلی برای آنها ارسال کنید که حاوی اطلاعات دقیق تری در مورد محصولات شما است و از آنها دعوت می کند در صورت داشتن هر گونه سوال با بخش خدمات مشتری تماس بگیرند.

رسانه های اجتماعی

یکی دیگر از ابزارهای موثر برای تولید سرنخ، پلتفرم های رسانه های اجتماعی است. ا

یجاد یک نمایه شرکت برای خدماتی مانند توییتر، اینستاگرام و فیس بوک به شما این فرصت را می دهد تا محصول خود را هر روز برای میلیون ها کاربر اینترنتی تبلیغ کنید.

برای ایجاد سرنخ با استفاده از رسانه های اجتماعی، باید محتوای منظمی را پست کنید که محصولات شما را تبلیغ کند و بینندگان را به تعامل با برند شما دعوت کند. بسته به پلتفرم خاص، می‌توانید نظرسنجی‌ها، آزمون‌ها، هدایا یا مسابقاتی را به اشتراک بگذارید که مشارکت مخاطبان را ارتقا می‌دهند.

شما می توانید از حضور خود در رسانه های اجتماعی برای کمک به ساخت برند خود استفاده کنید و خود را از رقبا متمایز کنید.

هدف همه فعالیت‌های رسانه‌های اجتماعی هدایت مخاطبان شما به وب‌سایت یا صفحه وب دیگری است که در آنجا بتوانند محصول شما را خریداری کنند. تبلیغاتی مانند آزمایش‌های رایگان، تخفیف‌های آنلاین یا ارسال رایگان می‌تواند به متقاعد کردن سرنخ‌های رسانه‌های اجتماعی برای تبدیل شدن به مشتری کمک کند.

سیستم ارجاع مشتری

یکی دیگر از روش های موثر برای تولید سرنخ فروش، سیستم ارجاع مشتری است. برای استفاده از این روش، شرکت ها مشوق هایی را برای مشتریان فعلی فراهم می کنند تا محصول را به دوستان، خانواده و همکاران خود ارجاع دهند.

به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است به مشتریان خود 15 دلار به عنوان اعتبار فروشگاه قول دهد اگر آنها بتوانند دوستی را برای خرید محصول شرکت متقاعد کنند.

این یک تاکتیک بسیار سودمند است زیرا سرنخ‌های بالقوه بیشتر به توصیه‌های دوست خود اعتماد می‌کنند تا مواد بازاریابی. علاوه بر این، مشتری موجود احتمالاً هنگام استفاده از اعتبار فروشگاه خود، محصولی به ارزش بیش از 15 دلار خریداری می کند.

انواع سرنخ ها

بر اساس سطح تعامل سرنخ ها با محصول شما، آنها را به سه دسته اصلی سرد، گرم و گرم طبقه بندی می کنیم.

سرنخ های سرد

سرنخ های سرد افراد یا شرکت هایی هستند که یا در مورد کسب و کار شما چیزی نشنیده اند یا آگاهی از برند بسیار محدودی دارند. این سرنخ ها برای بازار هدف شما مناسب هستند، اما در هیچ یک از کانال های شما مشارکت قابل توجهی نشان نداده اند.

بدیهی است که تبدیل سرنخ های سرد به مشتریان بالقوه سخت ترین است، بنابراین آنها نباید تمرکز اصلی شما باشند. می‌توانید از طریق تماس‌های تلفنی، ایمیل‌ها و تماس‌های اجتماعی با آنها ارتباط برقرار کنید.

سرنخ های گرم

اگر یک سرنخ در وبلاگ شما مشترک شود، فرمی را پر کند، در کنفرانس اینترنتی شما شرکت کند و شروع به ماندن کند، جایگاه خود را به عنوان یک سرنخ گرم به دست آورده است. سرنخ های گرم معمولاً هنوز آماده خرید نیستند، اما در مورد برند و هدف کسب و کار شما کنجکاو هستند.

برای تبدیل سرنخ های گرم به مشتریان بالقوه، مهم است که آنها را با پاسخ دادن سریع، ارائه دمو، به اشتراک گذاشتن داستان های موفقیت سایر مشتریان یا انجام معاملات کوتاه مدت، پرورش دهید.

سرنخ های داغ

آخرین، اما مطمئناً نه کم‌اهمیت، ما سرنخ‌های داغ داریم که شامل مصرف‌کنندگانی می‌شود که قبلاً تمایل به خرید کالا یا خدمات خاصی را ابراز کرده‌اند.

سرنخ های داغ همچنین می توانند به عنوان مشتریان بالقوه در نظر گرفته شوند زیرا آنها از قبل به دنبال خدمات خاصی از شما هستند و به احتمال زیاد دارای اختیار و بودجه برای خرید هستند. با سرنخ های داغ، نیازی به پرورش دادن زیادی ندارید، علاوه بر این ممکن است یک پیشنهاد فروش ارائه دهید تا بتوانند توضیح کاملی از ماهیت و مزایای محصول شما دریافت کنند.

typ بازدید : 36 چهارشنبه 01 تیر 1401 نظرات (0)

SWOT مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است و بنابراین تجزیه و تحلیل SWOT تکنیکی برای ارزیابی این چهار جنبه از کسب و کار شما است.

تجزیه و تحلیل SWOT ابزاری است که می تواند به شما کمک کند تا آنچه را که شرکت شما در حال حاضر به بهترین شکل انجام می دهد تجزیه و تحلیل کنید و یک استراتژی موفق برای آینده طراحی کنید. SWOT همچنین می‌تواند بخش‌هایی از کسب‌وکار را که مانع شما می‌شود، یا اگر از خودتان محافظت نکنید، رقبایتان از آن‌ها سوء استفاده کنند، آشکار کند.

تجزیه و تحلیل SWOT - یک مرور کلی

یک تحلیلگر یک تجزیه و تحلیل SWOT را در یک مربع ارائه می دهد که به چهار ربع تقسیم می شود که هر کدام بر روی یک عنصر خاص از SWOT تمرکز می کنند. این ترتیب بصری یک نمای کلی از وضعیت شرکت می دهد. در حالی که همه نکات در هر عنوان به یک اندازه مهم نیستند، همه آنها باید بینشی کلیدی در مورد تعادل بین فرصت ها و تهدیدها، مزایا و معایب و غیره ارائه دهند.

تجزیه و تحلیل SWOT در ابتدا برای تجزیه و تحلیل شرکت ها استفاده شد. اکنون توسط بسیاری از افراد، از جمله کارآفرینان و سرمایه گذاران، و همچنین سازمان های غیرانتفاعی و دولت ها استفاده می شود.

نقاط قوت

نقاط قوت یک سازمان این است که در آن چه برتری دارد و چه چیزی آن را از بقیه متمایز می کند. اینها شامل یک نام تجاری قوی و پایگاه مشتری وفادار، ترازنامه قوی و فناوری منحصر به فرد است. یک صندوق تامینی ممکن است یک استراتژی معاملاتی منحصر به فرد داشته باشد که بازار را شکست دهد. صندوق باید تصمیم بگیرد که چگونه از این نتایج برای جذب سرمایه گذار استفاده کند.

نقاط ضعف

سازمان ها وقتی نقاط ضعفی دارند نمی توانند بهترین عملکرد را داشته باشند. اینها زمینه هایی هستند که کسب و کار باید آنها را بهبود بخشد تا بتواند رقابتی باشد.

فرصت ها

فرصت ها عوامل خارجی مطلوبی هستند که می توانند به یک سازمان مزیت رقابتی بدهند. یک کشور ممکن است تعرفه ها را کاهش دهد تا یک خودروساز بتواند به بازار جدیدی صادرات داشته باشد. این امر باعث افزایش فروش و سهم بازار خواهد شد.

تهدیدها

تهدیدها عواملی هستند که می توانند به یک سازمان آسیب وارد کنند. خشکسالی می تواند منجر به از دست دادن یا کاهش عملکرد محصول برای یک شرکت تولید کننده گندم شود. تهدیدهای دیگر عبارتند از افزایش هزینه های مواد، افزایش رقابت، و عرضه نیروی کار محدود. 

چه زمانی و چرا باید تحلیل SWOT انجام دهید؟

تجزیه و تحلیل SWOT اغلب در آغاز یا به عنوان بخشی از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک استفاده می شود. این چارچوب به عنوان یک پشتیبان قدرتمند برای تصمیم‌گیری در نظر گرفته می‌شود، زیرا سازمان را قادر می‌سازد تا فرصت‌های موفقیتی را که قبلاً بیان نشده بود، کشف کند. همچنین تهدیدها را قبل از اینکه بیش از حد سنگین شوند برجسته می کند.

تجزیه و تحلیل SWOT می تواند بازاری را شناسایی کند که در آن یک کسب و کار دارای مزیت رقابتی است. همچنین می تواند به افراد کمک کند مسیر شغلی را ترسیم کنند که نقاط قوت آنها را به حداکثر برساند و آنها را در مورد تهدیدهایی که می تواند موفقیت را خنثی کند، آگاه کند.

این نوع تجزیه و تحلیل زمانی موثرتر است که برای شناسایی و دربرگیرنده مسائل و نگرانی های تجاری به طور عملی استفاده شود. در نتیجه، SWOT اغلب شامل یک تیم متقابل مختلف است که قادر به اشتراک گذاری آزادانه افکار و ایده ها هستند. موثرترین تیم‌ها از تجربیات و داده‌های واقعی - مانند ارقام درآمد یا هزینه - برای ایجاد تحلیل SWOT استفاده می‌کنند.

چگونه تجزیه و تحلیل SWOT را انجام دهیم؟

با استفاده از اطلاعاتی که از تجزیه و تحلیل SWOT خود جمع آوری کرده اید، به اهداف و مقاصد سازمان خود دست یابید. برای شروع سفر خود از مراحل زیر استفاده کنید.

مرحله 1. هدف خود را تعیین کنید

از ابتدا، شما باید یک هدف یا یک سوال واضح در ذهن داشته باشید تا بتوانید از تجزیه و تحلیل SWOT خود بیشترین بهره را ببرید. برای مثال، می‌توانید از اطلاعاتی که جمع‌آوری کرده‌اید برای تصمیم‌گیری در مورد عرضه محصول یا خدمات جدید به بازار استفاده کنید.

مرحله 2. انجام تحقیق

قبل از شروع تجزیه و تحلیل SWOT، کسب و کار خود و صنعت و بازاری که به آن تعلق دارد را درک کنید. با تیم، شرکای تجاری، سرمایه گذاران و مشتریان خود طوفان فکری کنید تا طیف متنوعی از دیدگاه ها را به دست آورید. فراموش نکنید که رقبای خود را در نظر بگیرید، بنابراین زمانی را برای تحقیق در مورد آنها نیز پیدا کنید!

مرحله 3. فهرستی از نقاط قوت و ضعف کسب و کار خود تهیه کنید.

نقاط قوت و ضعف کسب و کار خود را به ترتیب شناسایی و فهرست کنید. نقاط قوت شما ممکن است شامل مواردی باشد که به نیروی کار، منابع مالی، رقابت و موقعیت کسب و کار شما مربوط می شود، در حالی که نقاط ضعف شما ممکن است شامل نبود محصولات نوآورانه و غیبت کارکنان باشد.

هدف شما باید این باشد که به تحلیل SWOT خود نگاه کنید و متوجه شوید که نقاط ضعف شما قبلاً برطرف شده است. علیرغم ظهور نقاط ضعف جدید در طول زمان، این واقعیت که قبلاً به نقاط ضعف قبلی پرداخته اید، شاخص خوبی از رشد کسب و کار شما است.

توجه داشته باشید که لازم نیست لیست شما در این قسمت قطعی باشد زیرا همچنان در مرحله پنجم آنها را سازماندهی خواهید کرد.

مرحله 4. فهرستی از فرصت های بالقوه کسب و کار خود و تهدیدات درک شده تهیه کنید.

کسب‌وکارها نباید فرصت‌هایی را که به آنها ارائه می‌شود، و همچنین تهدیدهای موجود در اطراف آن را تشخیص دهند.

تمام فرصت ها و تهدیدهای خارجی ممکن برای کسب و کار خود را فهرست کنید. فرصت‌های شما ممکن است شامل فناوری‌های نوآورانه، سرمایه‌گذاران و مشارکت‌های بالقوه، برنامه‌های آموزشی و یک بازار متنوع باشد، در حالی که تهدیدات شما ممکن است شامل رشد بیکاری، ظهور رقبا و عدم اطمینان بازارهای جهانی باشد.

توجه داشته باشید که یک مورد نمی تواند هم به عنوان فرصت و هم به عنوان تهدید درج شود.

مرحله 5. سلسله مراتب اولویت ها را تعیین کنید.

پس از تکمیل مراحل بالا، چهار لیست مختلف خواهید داشت – یکی برای نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها. اینجا جایی است که شما سلسله مراتب اهمیت را در میان موضوعاتی که مهم ترین آنها هستند و می توان بعداً به آنها رسیدگی کرد، تعیین می کنید.

مرحله 6. استراتژی هایی برای رسیدگی به مشکلات پیدا شده ارائه کنید.

فهرست اولویت بندی شده خود را با این پرسش که چگونه نقاط قوت و ضعف شما می توانند از فرصت های ذکر شده استفاده کنند و به ترتیب با تهدیدهای ذکر شده مقابله کنند، مرور کنید. همچنین مواردی را که برای کنترل نقاط ضعف خود برای استفاده از فرصت ها و همچنین راه هایی برای به حداقل رساندن نقاط ضعف خود برای مقابله با تهدیدات شناسایی شده خود نیاز دارید، در نظر بگیرید.

پس از پاسخ دادن به آنها، ممکن است شروع به توسعه استراتژی های خود برای دستیابی به اهداف  تجاری خود کنید.

مزایای آنالیز SWOT

تجزیه و تحلیل SWOT در تدوین و انتخاب استراتژی بسیار مفید است. این ابزار قوی است، اما شامل یک عنصر ذهنی بزرگ است. زمانی بهتر است که به عنوان راهنما استفاده شود و نه به عنوان نسخه. کسب و کارهای موفق بر روی نقاط قوت خود بنا می کنند، نقاط ضعف خود را اصلاح می کنند و در برابر ضعف های داخلی و تهدیدهای خارجی محافظت می کنند. آنها همچنین محیط کلی کسب و کار خود را زیر نظر دارند و سریعتر از رقبای خود فرصت های جدید را تشخیص داده و از آنها بهره برداری می کنند.

تجزیه و تحلیل SWOT به برنامه ریزی استراتژیک به روش زیر کمک می کند:

منبع اطلاعاتی برای برنامه ریزی استراتژیک است.

نقاط قوت سازمان را می سازد.

نقاط ضعفش را معکوس کنید.

پاسخ آن را به فرصت ها به حداکثر برسانید.

غلبه بر تهدیدات سازمان

به شناسایی شایستگی های اصلی شرکت کمک می کند.

 به تنظیم کمک می کند از اهداف برنامه ریزی استراتژیک.

این به شناخت گذشته، حال و آینده کمک می کند تا با استفاده از داده های گذشته و حال، برنامه های آینده را به تصویر بکشد.

تجزیه و تحلیل SWOT اطلاعاتی را ارائه می دهد که به همگام سازی منابع و قابلیت های شرکت با محیط رقابتی که شرکت در آن فعالیت می کند کمک می کند.

typ بازدید : 34 دوشنبه 23 خرداد 1401 نظرات (0)

جایگاه یابی برند که به عنوان فضایی که یک شرکت در ذهن مشتری دارد و اینکه چگونه خود را از رقبا متمایز می کند، تعریف می شود، یک استراتژی بازاریابی است که به کسب و کار کمک می کند خود را متمایز کند. از تولیدکنندگان تلفن همراه گرفته تا خرده‌فروشان آنلاین و حتی سازمان‌های غیرانتفاعی، جایگاه‌یابی برند به مشتریان کمک می‌کند تا فوراً یک شرکت را شناسایی کرده و با آن ارتباط برقرار کنند. 

مزایای جایگاه یابی برند چیست؟

در زیر مزایای داشتن یک جایگاه قوی در بازاریابی آورده شده است.

فراخوان نام تجاری

نشان دادن دقیقاً آنچه می خواهید به مخاطبان هدف خود در مورد برند شما بدانند باعث می شود تا آنها به راحتی مزایای خرید از شما را به خاطر بسپارند. به زودی مشتریان شما شروع به پیوند برند شما با جایگاه شما خواهند کرد. این یادآوری و وضوح نام تجاری زمانی مفید خواهد بود که مشتریان شما گزینه های مختلفی را که در دسترس آنهاست در نظر بگیرند.

مثال: ولوو به دلیل جایگاه یابی به خوبی ساخته شده با کلمه ایمنی مترادف شده است.

وفاداری به برند

جایگاه یابی قدرتمند برند به شما مزیت ایجاد یک پایگاه مشتری وفادار را می دهد. افرادی که متمایز کننده های شما را مهم می دانند، حامیان برند شما خواهند شد.

تمایز بازار

اگر تمایزی وجود نداشته باشد، هر شرکتی ویژگی های یکسان محصول را در هر وثیقه بازاریابی می گوید. تشخیص تفاوت و انتخاب برای بازار هدف بسیار دشوار خواهد بود. برای فروش محصولات خود، باید ارزش خود را به اشتراک بگذارید. اگر متخصص مراقبت از پوست هستید، مردم می‌خواهند بدانند که چگونه محصولات شما آنها را بهتر جلوه می‌دهد. برند شما باید با رقیب شما متفاوت باشد.

بر روی عواملی غیر از قیمت رقابت کنید

اگرچه قیمت‌گذاری رقابتی یکی از استراتژی‌های جایگاه‌یابی است که می‌توانید از آن استفاده کنید، ممکن است همیشه بهترین گزینه نباشد. رقابت بر روی عواملی غیر از قیمت ضروری است. مهم است که به یاد داشته باشید که همچنان می توانید همان محصول را در جای دیگری ارزان تر پیدا کنید. اما وقتی روی عوامل دیگری مانند کیفیت، خدمات و مراقبت از مشتری تمرکز می کنید، جایگزینی برای شما سخت می شود.

مثال: خطوط هوایی جنوب غرب که در پروازهای کوتاه مدت تخصص داشتند می دانستند که نمی توانند به تنهایی با قیمت رقابت کنند زیرا این یک مزیت پایدار نیست. بنابراین آنها از قابلیت اطمینان و پیام‌های هوشمندانه برای متمایز کردن خود استفاده کردند.

بازاریابی جذاب احساسی

جایگاه یابی خوب پاسخ احساسی را از سوی مخاطبان هدف شما فرا می خواند. حتی در دنیای مبتنی بر داده، ما هنوز برای تصمیم گیری خرید به احساسات متکی هستیم.

مثال: کوکوکولا نمونه خوبی از شرکتی است که از بازاریابی احساسی استفاده می کند. جایگاه یابی، طراحی محصول و کمپین های تبلیغاتی آنها به دقت طراحی شده اند تا بر مشتریان خود تأثیر بگذارند.

بازاریابی مبتنی بر ارزش

نتیجه جایگاه‌یابی خوب، یک پیشنهاد ارزشی متقاعدکننده با تمرکز بر مشتری است. شما باید ارزشی را که ارائه می دهید به مشتریان خود بیان کنید. شما باید روشن باشید که آنها با خرید محصول شما چه سودی خواهند داشت. شما می توانید این کار را با گفتن مزایا و ویژگی های محصول خود به آنها انجام دهید.

پیام برند و هویت ثابت

اگر در جایگاه یابی خود شفاف هستید، عناصر نام تجاری و پیام برند شما برای حمایت از جایگاه شما مناسب خواهد بود. سازگاری باعث می شود که بتوانید جایگاه خود را در بازار بدست آورید.

در زیر چند استراتژی جایگاه یابی محبوب وجود دارد که می توانید از آنها برای متمایز کردن برند خود در بازار استفاده کنید.

  1. 1. استراتژی جایگاه یابی خدمات مشتری

شانس بسیار خوبی وجود دارد که شما یک خرده فروش، رستوران یا ارائه دهنده خدمات دیگری را به دلیل خدمات مشتری حداقل یک بار انتخاب کرده باشید.

شرکت‌های عمودی که به پشتیبانی بی‌توجه شناخته می‌شوند، از برجسته کردن خدمات دوستانه مشتریان خود برای متمایز کردن خود سود می‌برند. سایر شرکت ها - با محصولاتی که به ویژه پیچیده هستند - می توانند سیستم های پشتیبانی قوی خود را برای جذب مشتریان جدید برجسته کنند.

ملموس ترین مزیت این استراتژی این است که خدمات عالی به مشتری می تواند به توجیه قیمت بالاتر کمک کند. به عنوان مثال، محصولات اپل قیمت بالایی دارند، اما کارکنان پشتیبانی آن دوستانه و سریع پاسخ می دهند.

این تعاملات خدماتی نیز بخشی جدایی ناپذیر از چرخ فلایویل هستند - یک مشتری ناراضی در ابتدا ممکن است در صورت داشتن تجربه خدمات عالی به یک مروج تبدیل شود.

با این استراتژی کوشا باشید. اگر خدمات مشتری استثنایی را تبلیغ می کنید اما ارائه نمی دهید، نظرات بد، انتقادات عصبانی از طریق تلفن و ایمیل، پیام های تبلیغاتی در رسانه های اجتماعی و حتی شکایات Better Business Bureau را دعوت خواهید کرد.

دارمش شاه، موسس و مدیر ارشد فناوری HubSpot، از این معادله ساده برای توضیح رضایت مشتری و پاسخگو ماندن به وعده برند استفاده می کند: لذت مشتری = تجربه - انتظارات.

استراتژی جایگاه یابی برند خدمات مشتری دارمش شاه

نکته حرفه ای: مطمئن شوید که تیم خود را به نرم افزار خدمات مشتری مناسب برای اجرای وعده خود مجهز کرده اید.

  1. 2. استراتژی جایگاه یابی مبتنی بر راحتی

استراتژی جایگاه‌یابی مبتنی بر راحتی نشان می‌دهد که چرا استفاده از محصول یا خدمات یک شرکت نسبت به رقبا راحت‌تر است. این راحتی می تواند بر اساس عواملی مانند جایگاه مکانی، سهولت استفاده، دسترسی گسترده، پشتیبانی از پلتفرم های متعدد باشد.

راحتی ممکن است به دلیل طراحی محصول نیز باشد. به عنوان مثال، Swiffer محصول WetJet خود را به عنوان یک جایگزین مناسب برای یک دستشویی سنتی به دلیل پدهای یکبار مصرف آن تبلیغ می کند.

قرار دادن محصول یا خدمات خود به عنوان راحت ترین، به طور خودکار مشتریان پرمشغله را جذب می کند. و مانند استراتژی قبلی، می تواند قیمت بالاتر را نیز توجیه کند. به عنوان مثال، یک Swiffer WetJet 26 دلار است، در حالی که یک ماپ O-Cedar 10 دلار است.

اما در برخی موارد، ارائه راحتی ممکن است پرهزینه باشد. به عنوان مثال، اگر در فضای B2B SaaS هستید و محصول خود را در چندین سیستم عامل ارائه می کنید، احتمالاً به یک تیم توسعه قوی و دائماً در دسترس برای انجام وعده خود نیاز خواهید داشت. این توسعه دهندگان باید آماده باشند تا اشکالات و سایر مسائل را حل کنند تا این استراتژی جایگاه یابی کار کند - و هزینه های پشتیبانی از آنها ممکن است از کنترل خارج شود.

آخرین موردی که باید بررسی کنید این است که آیا محصول شما واقعا مناسب است یا خیر. به عنوان مثال، ماپ WetJet به طور بالقوه می تواند ناخوشایند باشد زیرا مشتریان دائما باید برای خرید مجدد به فروشگاه مراجعه کنند. اگر محصول مشابهی را فروخته‌اید، ممکن است بخواهید برنامه‌های پر کردن خودکار یا اشتراک‌هایی را برای برآورده کردن انتظارات مشتریانتان از راحتی ارائه دهید.

  1. 3. استراتژی جایگاه یابی مبتنی بر قیمت

یک شرکت از استراتژی جایگاه مبتنی بر قیمت برای ارائه محصول یا خدمات خود به عنوان مقرون به صرفه ترین گزینه استفاده می کند. وقتی محصول خود را ارزان‌ترین محصول بازار قرار می‌دهید، می‌توانید پایگاه مشتری بزرگی ایجاد کنید، زیرا هیچ‌کس دوست ندارد بیش از آنچه باید خرج کند. ارائه کمترین قیمت یک راه آسان برای جذب مشتریان بالقوه برای تبدیل است.

اما این استراتژی با سهم خود از خطرات و معایب همراه است - یعنی این که تصور کیفیت تولید پایین‌تر را به مشتریان می‌دهد.

همچنین ممکن است با مسائل اقتصادی مواجه شوید که در طول زمان می‌توانند جایگاه برند شما را مختل کنند - مانند هزینه ۵ دلاری Subway که نتوانست از تورم دوام بیاورد. جایگاه‌یابی مبتنی بر قیمت نیز می‌تواند آغازگر جنگ قیمت باشد، اگرچه این امر عمدتاً در مورد صنایع خاصی مانند سفرهای هوایی صدق می‌کند.

  1. 4. استراتژی جایگاه یابی مبتنی بر کیفیت

شرکت‌ها این استراتژی را زمانی اجرا می‌کنند که می‌خواهند بر کیفیت محصول خود تأکید کنند - کیفیتی که اغلب با هزینه‌ای عالی همراه است.

کیفیت یک محصول را می توان از طریق صنعتگری استثنایی، تولید در دسته های کوچک، مواد با کیفیت بالا و حتی شیوه های پایداری که تولید آن را گران تر می کند نشان داد. کیفیت خدمات را می توان از طریق شواهدی از نتایج نهایی استثنایی، ROI بالا، و توصیفات درخشان مشتری نشان داد.

خریداران آگاه به بودجه ممکن است برند شما را به نفع جایگزینی ارزان‌تر دور بزنند. اما اینجا جایی است که شخصیت های خریدار وارد بازی می شوند. درآمد و عادات خرید مشتریان هدف شما تعیین می کند که آیا تاکید بر کیفیت (با حق بیمه بالاتر) رویکرد مناسبی برای برند شما است یا خیر.

  1. 5. استراتژی تمایز

استراتژی جایگاه یابی تمایز بر ویژگی های منحصر به فرد یا نوآورانه یک محصول در مقایسه با رقابت سنتی متکی است. تسلا یک مثال عالی است.

قبل از اینکه وسایل نقلیه تسلا وجود داشته باشد، یک وسیله نقلیه جذاب و کاملا الکتریکی برای خرید وجود نداشت. اکنون، این شرکت پیشرو در فناوری است که پیشگام خودروهای خودران و روبات‌های هوش مصنوعی است.

اگر این استراتژی را اجرا کنید، مشتریانی که برای نوآوری ارزش قائل هستند، جذب برند و محصول شما خواهند شد. یکی از محدودیت‌های بالقوه این است که عموم مردم می‌توانند از فقدان سابقه استفاده دلسرد شوند. اگر محصول شما کاملاً جدید است، تحقیقات و آزمایشاتی را که برای ایجاد آن انجام شده است، در نظر بگیرید. اغلب، مصرف کنندگان نوآورانه دوست دارند بدانند فناوری یا محصول جدید چگونه کار می کند.

  1. 6. استراتژی جایگاه یابی رسانه های اجتماعی

این نوع جایگاه یابی منحصر به فرد است زیرا به جای یک تاکتیک مستقل، بر روی مجموعه ای از کانال ها متمرکز است. و کانال‌هایی که برند شما استفاده می‌کند (و استفاده نمی‌کند) دقیقاً به اندازه پیام‌رسانی شما می‌گویند.

باور کنید یا نه، برند شما مجبور نیست در هر پلتفرم ظاهر شود. هنگام استفاده از این استراتژی، نکته کلیدی این است که کانال هایی را که بازار هدف شما بیشتر استفاده می کند، انتخاب کنید. عواملی که باید هنگام انتخاب یک پلتفرم رسانه اجتماعی برای استراتژی برند خود در نظر بگیرید عبارتند از:

جایی که مخاطبان هدف شما اوقات فراغت خود را سپری می کنند

جایی که مخاطب هدف شما پول خرج می کند

جایی که مخاطبان هدف شما به دنبال اطلاعات و مشاوره هستند

این احتمال وجود دارد که این سه منطقه در یک پلتفرم اجتماعی پیدا شوند، اما ممکن است در چندین مورد از آنها پخش شوند. هنگامی که مکان‌هایی را که باید نام تجاری‌تان نشان داده شود محدود کردید، می‌توانید پیام‌های خود را طوری بسازید که مشتری را در جایی که هستند ملاقات کنید.

  1. 7. سایر استراتژی های جایگاه یابی

اینها تنها استراتژی‌های موجود نیستند. شما می توانید برند خود را به عنوان رهبر، اولین در نوع خود (اصلی) یا محبوب ترین قرار دهید. شما همچنین می توانید محصول خود را به عنوان راه حل یک مشکل فراگیر قرار دهید.

روش دیگر این است که مستقیماً برند خود را با رقبای خود مقایسه کنید. در این استراتژی، شما مستقیماً رقابت خود را در کمپین های تبلیغاتی خود مطرح می کنید و مزایای محصول خود را نسبت به آنها برجسته می کنید.

هنگام ایجاد جایگاه خود، مطمئن شوید که به خریداران هدف و رفتارهای آنها نگاهی دقیق بیندازید. اینکه آیا آنها ترجیح می دهند پس انداز کنند، پول خرج کیفیت کنند یا جدیدترین و جدیدترین ابزار را داشته باشند، تعیین کننده جایگاه شما در برند شماست.

اکنون که ایده ای از چند رویکردی که می توانید اتخاذ کنید دارید، زمان آن رسیده است که یک طرح جایگاه یابی ایجاد کنید که برند شما را به عنوان دوستانه ترین، راحت ترین، ارزان ترین یا به سادگی بهترین انتخاب در مقایسه با سایر برندها معرفی کند.

typ بازدید : 33 سه شنبه 17 خرداد 1401 نظرات (0)

بازاریابی سبز که به آن بازاریابی زیست محیطی یا بازاریابی محیطی نیز گفته می شود،وشامل فعالیت های مختلف سازگار با محیط زیست است، از جمله:

تولید به روشی پایدار

عدم تولید مواد سمی یا مواد مخرب لایه ازن

تولید مواد بازیافتی یا قابل بازیافت

ساخته شده از مواد تجدید پذیر

عدم استفاده از بسته بندی زیاد

طراحی قابل تعمیر و دور ریخته نشود

ویژگی های محصولات سبز

 محصولات با مواد طبیعی

محصولات حاوی مواد بازیافتی و مواد شیمیایی غیر سمی.

محصولات با مواد شیمیایی تایید شده.

محصولاتی که به محیط زیست آسیب نمی رسانند و آلودگی ندارند.

محصولاتی که روی حیوانات آزمایش نخواهند شد.

محصولاتی که دارای بسته بندی سازگار با محیط زیست هستند، مانند ظروف قابل استفاده مجدد، قابل پر کردن و غیره.

طبق گفته کدینگتون پت و همکاران در ( 2020 ) منظور از بازاریابی سبز شامل کلیه فعالیتهای بازاریابی برای انجام مسئولیت زیست محیطی برای کاهش اثرات منفی بر محیط زیست. بازاریابی سبز مترادف با کلماتی مانند بازاریابی محیطی، بازاریابی زیست محیطی و بازاریابی پایدار می باشد. 

مثال بازاریابی سبز

 پاتاگونیا
پاتاگونیا نمونه ای عالی از برندی است که بازاریابی سبز را بدون افتادن در دام تلاش برای متقاعد کردن مشتریان مبنی بر پایدار بودن هر جنبه ای از کسب و کارشان ترویج می کند.
برند خرده‌فروشی به وضوح با مشتریان در مورد موادی که استفاده می‌کنند و همچنان به جایگزین‌های سبز نیاز دارند ارتباط برقرار می‌کند و مطمئن می‌شود که بقیه محصولات آنها از مواد سبز استفاده می‌کنند.
پاتاگونیا علاوه بر شیوه‌های تجاری خود، میلیون‌ها دلار نیز به برنامه‌های کشاورزی پایدار، گروه‌های حفاظت از گونه‌های در خطر انقراض، برنامه‌های احیای صخره‌های مرجانی و طرح‌هایی که برای احیای جنگل‌ها کار می‌کنند، اهدا می‌کند.

تیمبرلند

تیمبرلند یک تولید کننده و خرده فروش پوشاک است که از بازاریابی سبز برای ایجاد پیامی از پایداری در اطراف محصولات خود استفاده می کند.

تیمبرلند نمونه ای عالی از برندی است که پیام اصلی آن چنان قوی است که مردم مایلند پول بیشتری برای دریافت محصولات دوستدار سبز بپردازند.

تیمبرلند با به اشتراک گذاشتن داستان‌های سبز مشتریان فعلی و گنجاندن عناصر سبز در هر محصول، یک استراتژی بازاریابی سبز فوق‌العاده موفق را توسعه داده و پیاده‌سازی کرده است که همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد زیرا این برند تلاش می‌کند تا در آینده از مواد 100% تجدیدپذیر استفاده کند.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 28
  • بازدید سال : 159
  • بازدید کلی : 1,135