loading...
مدیریت
typ بازدید : 25 شنبه 14 خرداد 1401 نظرات (0)

اگر تعجب می کنید، اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز مفاهیمی در زیست شناسی دریایی نیستند. این اصطلاحات برای توصیف دو ابزار قدرتمند استراتژی کسب و کار استفاده می شود که می تواند برای موفقیت در یک محیط تجاری بی نظیر استفاده شود. اصطلاحات اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز توسط چان کیم و رنه موبورن در سال 2005 ابداع شد. از قیاس اقیانوس برای توصیف فضای بازار با دو دسته کلی استفاده شده است:

اقیانوس قرمز، که نمایانگر فضای بازار موجود است که با رقابت "خونین" مشخص می شود

اقیانوس آبی، که پتانسیل بازار استفاده نشده است، که نماد آن آب عمیق و آبی است. 

استراتژی های ورود به بازار اقیانوس قرمز

اگر قصد ورود به بازاری را دارید که بیشتر به سمت بازار اقیانوس قرمز قرار دارد، باید در بازار اختلال ایجاد کنید. شما باید با ایجاد یک محصول جدید یا یک محصول یا خدمات نوآورانه، تقاضای خاصی برای محصول خود ایجاد کنید. در حین ایجاد اختلال در بازار، می توانید بیشتر توجه مشتری خود را به خود جلب کنید و بعداً بستگی به مصرف کنندگان شما دارد که به برند شما پایبند باشند. در بازار اقیانوس قرمز، تمرکز اصلی برند شما باید بر شکست دادن رقبا باشد تا بیشترین ارزش و سود مالی را از غلبه بر رقابت و جذب مصرف کنندگان به سمت برند خود به دست آورید. یکی از مهم ترین راه ها برای به دست آوردن برتری در چنین بازاری، ارائه ارزش زیادی برای مصرف کنندگان است. مصرف کنندگان باید بیشترین بهره را از پول خود ببرند و این امر به بدست آوردن بیش از 60 درصد از پایه مصرف کننده بازار کمک می کند.

نمونه های استراتژی اقیانوس قرمز

اپل

اپل آیفون خود را در سال 2007 و زمانی که بازار تحت سلطه شرکت هایی مانند نوکیا، سونی و موتورولا بود، عرضه کرد. اپل مجبور شد یک پایگاه کاربری ایجاد کند که در آن کاربران مایل به خرج کردن ۶۰۰ دلار برای خرید یک گوشی باشند. اپل چگونه بازار را مختل کرد؟ آنها گوشی هوشمند بسیار بهتری نسبت به رقبای خود ساختند که امروزه همه ما آن را با نام iPhone 2g می شناسیم.

Five Guys

Five Guys یک رستوران زنجیره ای آمریکایی است که در سال 1986 تأسیس شد. Five Guys قصد داشت وارد بازار فست فود شود، جایی که رقبای آن، Mcdonalds و KFC قبلاً بر بازار تسلط داشتند. چگونه آن را در یک بازار بسیار رقابتی بزرگ کرد؟ یکی از دلایلش این بود که میلیون ها خرج تبلیغات نکرد و همبرگرهای خوب و با کیفیت برتر ارائه کرد. اکنون یکی از برترین فست فودهای زنجیره ای در آمریکا است.

استراتژی اقیانوس آبی چیست؟

استراتژی اقیانوس آبی بیشتر بر روی روندها و خواسته های جدید مصرف کنندگان در ایجاد یک بازار جدید بر اساس آن متمرکز است. اقیانوس های آبی بازار خالی تری هستند و چندان شناخته شده نیستند. بازار اقیانوس آبی بیشتر بر تامین ارزش متمرکز است و بر این اساس ایجاد شده است. در استراتژی اقیانوس آبی، محصول یا خدمات جدیدی ایجاد می شود که در بازار موجود نیست و مشکلی را که در حال حاضر در بازار وجود دارد حل می کند. بازار اقیانوس آبی توجه زیادی به جنبه های ارزشی و نوآوری دارد.

استراتژی های ورود به بازار اقیانوس آبی

اولین و مهمترین استراتژی، شناسایی یک تقاضای جدید یا یک روند جدید برای یک محصول یا خدمات است. قبل از ورود به بازار، باید تحقیقات کاملی انجام دهید و تجزیه و تحلیل کنید که آیا روند جدید یا تقاضای جدیدی در بازار وجود دارد. شما باید تجزیه و تحلیل کنید که آیا این تقاضا برآورده می شود یا اینکه آیا محصولات یا خدمات فعلی تقاضا را برآورده نمی کند. در این بازار، تمرکز بر رقبا مهم نیست زیرا آنها درگیر ارائه محصولات یا خدماتی هستند که ممکن است خواسته های مصرف کنندگان را برآورده کند یا نکند، بلکه مهم تر از آن تمرکز بر مصرف کنندگان و نیازها و رضایت آنهاست. مهمترین جنبه این بازار این است که بسیار انعطاف پذیرتر است، به این معنی که اگر تقاضای جدیدی در بازار ایجاد شود، می توانید نسخه جدیدی از محصول ایجاد کنید یا محصول جدیدی ارائه دهید که نیاز مصرف کنندگان را برطرف کند. گام بعدی این است که بر روی یک جایگاه کوچک‌تر تمرکز کنید و با انجام این کار می‌توانید محصول یا خدمات خود را در بازار گسترده‌تری طراحی کنید که گروه خاصی از افراد را هدف قرار می‌دهد و می‌توانید مشتریان وفادار خود را بسازید.

مثال‌هایی از استراتژی اقیانوس آبی

اوبر

اوبر یک نمونه عالی از استراتژی اقیانوس آبی است. یکی از مشکلات عمده مصرف کنندگان هنگام رزرو تاکسی که عدم ارائه خدمات، مشکلات کنتور و بحث های ناخواسته بود را حل کرد.

Airbnb

Airbnb یک بازار آنلاین است که به عنوان واسطه ای بین کسانی که می خواهد خانه های خود را به افرادی اجاره کنند وکسانی که دنبال مکان هایی برای اقامت هستند اجاره دهد. Airbnb مشکلات مسافران را در یافتن هتلی با خدمات با کیفیت برطرف کرد. Airbnb یکی از موفق ترین شرکت ها در صنعت مسکن با درآمد 3.4 میلیارد دلار در سال 2020 است.

typ بازدید : 34 پنجشنبه 12 خرداد 1401 نظرات (0)

برند روشی است که یک محصول، شرکت یا فرد توسط کسانی که آن را تجربه می کنند، درک می شود. بیش از یک نام یا یک لوگو، یک برند احساس قابل تشخیصی است که این دارایی ها برمی انگیزند.

برند شامل همه احساسات، ویژگی‌ها و مفاهیمی است که به یک نام، طرح و یا نماد گره خورده‌است؛ برند، برداشت مردم و افراد از یک نام و نماد است.

برند یک دارایی نامشهود است که به افراد کمک می‌کند تا یک شرکت خاص و محصولات آن را شناسایی کنند. این امر به خصوص زمانی درست است که شرکت‌ها باید خود را از دیگران جدا کنند که محصولات مشابهی را در بازار عرضه می‌کنند

تاریخچه برند

در طول تاریخ از برندها برای متمایز ساختن محصولات استفاده شده است. ایده برندسازی ممکن است به سال 2000 قبل از میلاد برگردد، جایی که بازرگانان از آن برای فروش کالاهای خود در بازارهای مختلف استفاده می کردند. در آن زمان، معمولاً به عنوان تکنیکی برای نشان دادن مالکیت یک محصول یا یک قطعه از دارایی استفاده می شد.

برندسازی در طول اعصار مورد استفاده قرار گرفته است. قدیمی ترین برند شناخته شده ژنریک که هنوز هم استفاده می شود، خمیر گیاهی هندی به نام چیاوانپراش است. در قرن سیزدهم، ایتالیایی ها شروع به گذاشتن واترمارک روی کاغذ خود به عنوان نوعی برند کردند. اصطلاح برند همچنین به علائم منحصر به فردی اشاره دارد که در پوست گاو سوزانده می شود تا حیوانات یک صاحب را از حیوانات دیگر متمایز کند.

اما یکی از محبوب ترین کاربردها در مناطق روستایی آمریکا بود. احتمالاً واژه برندینگ را شنیده‌اید که توسط دامداران استفاده می‌شد و دام‌های خود را به‌عنوان نوعی شناسایی علامت‌گذاری می‌کردند. بعد از اینکه شرکت ها در اواخر دهه 1880 شروع به بسته بندی کالاهای خود کردند تا خود را از سایر شرکت ها متمایز کنند، برندها شروع به کار کردند.

مزایای داشتن برند

ایجاد یک نام تجاری مزایای متعددی دارد، چه برای یک شرکت یا یک فرد. برندسازی موفق منجر به برداشت های زیادی می شود. اما به چه معنی است؟ شرکتی که بتواند پیام خود را منتقل کند، می تواند احساسات را در پایگاه مشتریان خود القا کند و برانگیزد. این مشتریان روابط منحصر به فردی با این شرکت ها ایجاد می کنند و به آنها اجازه می دهد از وفاداری خود سرمایه گذاری کنند. شرکت ها همچنین برای کمک به جذب سایر مشتریان جدید به این مشتریان تکیه می کنند

این به شرکت ها کمک می کند تا اعتماد و اعتبار ایجاد کنند. به هر حال، مردم تمایل بیشتری به خرید کالاها و خدمات (یا برندها) از شرکت هایی دارند که می شناسند و به آنها اعتماد دارند. این به شرکت ها مزیت رقابتی در برابر رقبایشان می دهد. حفظ برندها در ذهن مصرف کنندگان به معنای نتیجه بزرگتر است.103

همچنین به شرکت ها کمک می کند تا محصولات و خدمات جدیدتر را معرفی کنند. از آنجایی که مصرف‌کنندگان به برندهایی که می‌شناسند و به آن‌ها اعتماد دارند وفادار می‌مانند – و قبلاً با آن‌ها رابطه دارند – احتمالاً هنگام عرضه محصولات جدید، حتی اگر گران‌تر باشند، خرج می‌کنند.

بیایید از اپل به عنوان مثال استفاده کنیم. این شرکت یک باشگاه مشتری بسیار وفادار ایجاد کرده است که به دلیل وفاداری آنها به برند، مایل است از برچسب قیمت مرتبط با iMac، MacBook، iPad یا iPhone چشم پوشی کند. بسیاری از مشتریان فعلی کاملاً مایلند که لوازم الکترونیکی موجود خود را هنگامی که شرکت عرضه می کند، جایگزین کنند.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 90
  • بازدید سال : 221
  • بازدید کلی : 1,197